شنبه ، 10 اسفند 1387 دانشجویان سوسیالیست پلی تکنیک: یکشنبه چهارم اسفند، یک روز پیش از موعد رسمی دفن شهدا در دانشگاه ، دانشجویان سوسیالسیت پلی تکنیک و انجمن اسلامی امیرکبیر تجمع مشترکی در اعتراض به دفن قربانیان جنگ در دانشگاه برگزار کردند. شیوه ی عمل انجمن اسلامی امیرکبیر در این تجمع به گونه ای بود که نشان می داد این انجمن قصد ایستادگی و مخالفت در روز برگزاری مراسم دفن قربانیان جنگ را ندارد. دوشنبه پنجم اسفند انجمن اسلامی امیرکبیر با صدور بیانیه ای رسماً اعلام کرد در مراسم حضور نخواهد داشت و حتی با توصیه عدم حضور و هوشیاری به دانشجویان عملاً در راستای خواست حاکمیت ایفای نقش کرد. روز دوشنبه دانشگاه در اشغال نیروهای رژیم بود. سربازان ارتش، نیروهای انتظامی، ماموران وزارت اطلاعات و مزدوران بسیجی دانشگاه را قرق کرده بودند. کمیته انضباطی، نهاد سرکوبگر رژیم در دانشگاه، بیش از ۳۰ دانشجو را به دانشگاه ممنوع الورود کرد تا کوچکترین نگرانی از بابت اعتراض دانشجویان به دفن قربانیان جنگ باقی نمانده باشد. ساعت ۱۱ روز دوشنبه فعالین دانشجویی پلی تکنیک، با خواندن یار دبستانی و در دست گرفتن پلاکاردهای «دانشگاه گورستان نیست»، « دانشگاه جولانگاه فاشیستها نیست»، «دست دولت از دانشگاه کوتاه»، «خاوران بوستان نمی شود، پلی تکنیک گورستان نمی شود »، «علیه ارتجاع متحد شویم»، «تکریم شهدا بس است ، حقوق معلمان را بدهید»، « دانشگاه سنگر آزادی و برابری» و ... تجمع و تریبون اعتراضی « دانشگاه گورستان نیست » را آغاز کردند. تجمع با حضور پر شور دانشجویان پلی تکنیک لحظه به لحظه گسترده تر شد. بسیاری از دانشجویان ممنوع الورود و حتی برخی اعضای عادی انجمن اسلامی، برخلاف موضع رسمی انجمن، در تجمع حضور یافتند. فعالان کانونهای فرهنگی و هنری، اعضای شوراهای صنفی، فعالان نشریات دانشجویی، دانشجویان ورودی جدید، دانشجویان سوسیالسیت و ... ، همه و همه، همگام با هم در برابر ارتجاع صف آرایی کردند تا نشان دهند پلی تکنیک هرگز گورستان نمی شود. پلی تکنیک صحنه ی درگیری های گسترده ی فالانژهای رژیم و دانشجویان آزادی خواه بود. درگیری هایی که تداعی گر مبارزات دانشجویان مخالف با گروه های فشار در اوایل انقلاب بود. آری یک بار دیگر پوزه ی ارتجاع حاکم در دانشگاه به خاک مالیده شد. دانشجویان پلی تکنیک با اتحاد، همبستگی و ایستادگی خود در برابر سرکوبگران و دشمنان آزادی نشان دادند که سه دهه سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام، انقلاب فرهنگی و سه سال تعطیلی دانشگاه ها، اختصاص سهمیه ورودی دانشگاه به نیروهای پرورش یافته و مزدور حاکمیت، ممنوع الورود کردن دانشجویان آزادی خواه و استبداد ستیز ، ایجاد تشکل های حکومتی در دانشگاه ها و ...هیچ یک حتی موجب یک گام عقب نشینی دانشجویان از مبارزه در راه خواست های انسانیشان، در راه آزادی و برابری نگشته است. رژیم که هرگز انتظار چنین اعتراضات گسترده ای را نداشت بهت زده و حیران سرکوب وحشیانه دانشجویان را در دستور کار خود قرار داد. بیش از ۷۰ دانشجو هنگام خروج از دانشگاه دستگیر شدند. دروغ های رئیس دولت انقلابی یک بار دیگر برملا شد. احمدی نژاد ایران را آزادترین کشور دنیا نامیده بود! دانشجویان دستگیر شده به کلانتری انتقال یافتند و در آنجا ماموران انتظامات دانشگاه، این مزدوران ارتجاع، دانشجویان فعال در تجمع را شناسایی کردند. بیش از ۲۰ نفر از دانشجویان به زندان اوین منتقل و بقیه آزاد شدند. صبح روز سه شنبه ششم اسفند ماموران امنیتی رژیم سرکوبگر با یورش به منازل ۴ نفر از فعالان انجمن اسلامی امیرکبیر و دفتر تحکیم وحدت آنان را بازداشت کردند. دوشنبه شب در برنامه ی خبری ۲۰:۳۰ گفته شده بود « دفتر تحکیم وحدت اعلام کرده جلوی حضور مردم در این مراسم را خواهد گرفت ». سه شنبه دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه ای در تکذیب خبر تلویزیون رژیم اعلام کرد:« همان گونه که پیش از این اعلام شده بود، انجمن اسلامی امیرکبیر و دفتر تحکیم وحدت در این برنامه حضور نداشته و خبر منتشر شده را تکذیب می نماییم. ». همان روز انجمن اسلامی امیرکبیر با صدور بیانیه ای که در تناقض کامل با بیانیه ی روز دوشنبه این انجمن و تکذیبیه ی دفتر تحکیم وحدت بود، چنین موضع گیری کرد:« روز دوشنبه ۵/۱۲/۸۷ با وجود ایستادگی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و همراهی کم نظیر دانشجویان پلی‌تکنیک، بالاخره شبه نظامیان بسیج دانشگاه با همراهی نیروهای سپاهی و امنیتی و انصار حزب اله موفق به دفن پنج شهید در صحن دانشگاه پلی‌تکنیک شدند ». انجمن اسلامی امیرکبیر به سبب وابستگی و ارتباط با جناح هایی از قدرت و نیز به سبب رویکرد محافظه کارانه و اصلاح طلبانه اش، به هیچ وجه در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری قصد ایستادگی و هزینه دادن برسرمسئله دفن شهدا در دانشگاه را نداشت. این واقعیتی است که درستی آن عملاً و رسماً در عملکرد منفعلانه ی روز یکشنبه و بیانیه روز دوشنبه انجمن اسلامی امیرکبیر به اثبات رسید. تجمع و اعتراضات روز دوشنبه دانشجویان پلی تکنیک، از این جهت که انجمن اسلامی امیرکبیر در شکل گیری و سازماندهی آن هیچ نقشی نداشت، نوید بخش مرحله ی نوینی از مبارزات و فعالیت های سیاسی دانشجویان این دانشگاه است. مرحله ای که در آن دانشجویان با پشت سر گذاردن نیروهای محافظه کار و گسست کامل از آنها، یک گام به «رادیکالیسم راستین جنبش دانشجویی» نزدیک تر شده و تشکل مستقل خود را سازماندهی خواهند کرد. آری پنجم اسفند، تنها روز شکست ارتجاع در پلی تکنیک نبود بلکه روزی بود که دفتر تحکیم وحدت پایگاه قدرت سنتی خود، پلی تکنیک را از دست داد. روز پنجشنبه ۸ اسفند، بیش تر دانشجویان دربند آزاد شدند، اما همچنان ۸ نفر از فعالان انجمن اسلامی امیرکبیر و دفتر تحکیم وحدت در اوین زندانی هستند. در تحلیل رفتار نهادهای سرکوبگر رژیم و دستگیری اعضای انجمن اسلامی و دفتر تحکیم وحدت می توان گفت حاکمیت حتی از مطرح شدن نام «فعالین دانشجویی پلی تکنیک» به سبب استقلال کاملشان از باندها و جناح های قدرت و بینش و عمل رادیکالشان هراس دارد و ترجیح می دهد انجمن اسلامی امیرکبیر و دفتر تحکیم وحدت را به عنوان تنها جریان مخالف فعال در دانشگاه معرفی کند تا بدین گونه هم رادیکالیسم رو به گسترش در جنبش دانشجویی را مهار کند و هم در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری، شاخه ی دانشجویی احزاب و کاندیداهای رقیب احمدی نژاد در دانشگاه ها را منفعل کند. ما دانشجویان سوسیالیست پلی تکنیک ضمن محکوم کردن پروژه ی ارتجاعی دفن قربانیان جنگ در دانشگاه و دستگیری و سرکوب دانشجویان، خواستار آزادی تمامی دانشجویان در بند ایران بوده و بر این باوریم که سرکوب دانشگاه هرگز دانشجویان را تسلیم خواست های غیر انسانی ارتجاع حاکم نخواهد کرد. آری دانشگاه همواره سنگر آزادی و برابری بوده و خواهد بود.
منبع: آزادی - برابری

بیانیه دانشجویان سوسیالیست پلی تکنیک در محکومیت دفن شهدا در دانشگاه و سرکوب دانشجویان

شنبه ، 10 اسفند 1387
دانشجویان سوسیالیست پلی تکنیک: یکشنبه چهارم اسفند، یک روز پیش از موعد رسمی دفن شهدا در دانشگاه ، دانشجویان سوسیالسیت پلی تکنیک و انجمن اسلامی امیرکبیر تجمع مشترکی در اعتراض به دفن قربانیان جنگ در دانشگاه برگزار کردند. شیوه ی عمل انجمن اسلامی امیرکبیر در این تجمع به گونه ای بود که نشان می داد این انجمن قصد ایستادگی و مخالفت در روز برگزاری مراسم دفن قربانیان جنگ را ندارد. دوشنبه پنجم اسفند انجمن اسلامی امیرکبیر با صدور بیانیه ای رسماً اعلام کرد در مراسم حضور نخواهد داشت و حتی با توصیه عدم حضور و هوشیاری به دانشجویان عملاً در راستای خواست حاکمیت ایفای نقش کرد. روز دوشنبه دانشگاه در اشغال نیروهای رژیم بود. سربازان ارتش، نیروهای انتظامی، ماموران وزارت اطلاعات و مزدوران بسیجی دانشگاه را قرق کرده بودند. کمیته انضباطی، نهاد سرکوبگر رژیم در دانشگاه، بیش از ۳۰ دانشجو را به دانشگاه ممنوع الورود کرد تا کوچکترین نگرانی از بابت اعتراض دانشجویان به دفن قربانیان جنگ باقی نمانده باشد. ساعت ۱۱ روز دوشنبه فعالین دانشجویی پلی تکنیک، با خواندن یار دبستانی و در دست گرفتن پلاکاردهای «دانشگاه گورستان نیست»، « دانشگاه جولانگاه فاشیستها نیست»، «دست دولت از دانشگاه کوتاه»، «خاوران بوستان نمی شود، پلی تکنیک گورستان نمی شود »، «علیه ارتجاع متحد شویم»، «تکریم شهدا بس است ، حقوق معلمان را بدهید»، « دانشگاه سنگر آزادی و برابری» و ... تجمع و تریبون اعتراضی « دانشگاه گورستان نیست » را آغاز کردند. تجمع با حضور پر شور دانشجویان پلی تکنیک لحظه به لحظه گسترده تر شد. بسیاری از دانشجویان ممنوع الورود و حتی برخی اعضای عادی انجمن اسلامی، برخلاف موضع رسمی انجمن، در تجمع حضور یافتند. فعالان کانونهای فرهنگی و هنری، اعضای شوراهای صنفی، فعالان نشریات دانشجویی، دانشجویان ورودی جدید، دانشجویان سوسیالسیت و ... ، همه و همه، همگام با هم در برابر ارتجاع صف آرایی کردند تا نشان دهند پلی تکنیک هرگز گورستان نمی شود. پلی تکنیک صحنه ی درگیری های گسترده ی فالانژهای رژیم و دانشجویان آزادی خواه بود. درگیری هایی که تداعی گر مبارزات دانشجویان مخالف با گروه های فشار در اوایل انقلاب بود. آری یک بار دیگر پوزه ی ارتجاع حاکم در دانشگاه به خاک مالیده شد. دانشجویان پلی تکنیک با اتحاد، همبستگی و ایستادگی خود در برابر سرکوبگران و دشمنان آزادی نشان دادند که سه دهه سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام، انقلاب فرهنگی و سه سال تعطیلی دانشگاه ها، اختصاص سهمیه ورودی دانشگاه به نیروهای پرورش یافته و مزدور حاکمیت، ممنوع الورود کردن دانشجویان آزادی خواه و استبداد ستیز ، ایجاد تشکل های حکومتی در دانشگاه ها و ...هیچ یک حتی موجب یک گام عقب نشینی دانشجویان از مبارزه در راه خواست های انسانیشان، در راه آزادی و برابری نگشته است. رژیم که هرگز انتظار چنین اعتراضات گسترده ای را نداشت بهت زده و حیران سرکوب وحشیانه دانشجویان را در دستور کار خود قرار داد. بیش از ۷۰ دانشجو هنگام خروج از دانشگاه دستگیر شدند. دروغ های رئیس دولت انقلابی یک بار دیگر برملا شد. احمدی نژاد ایران را آزادترین کشور دنیا نامیده بود! دانشجویان دستگیر شده به کلانتری انتقال یافتند و در آنجا ماموران انتظامات دانشگاه، این مزدوران ارتجاع، دانشجویان فعال در تجمع را شناسایی کردند. بیش از ۲۰ نفر از دانشجویان به زندان اوین منتقل و بقیه آزاد شدند. صبح روز سه شنبه ششم اسفند ماموران امنیتی رژیم سرکوبگر با یورش به منازل ۴ نفر از فعالان انجمن اسلامی امیرکبیر و دفتر تحکیم وحدت آنان را بازداشت کردند. دوشنبه شب در برنامه ی خبری ۲۰:۳۰ گفته شده بود « دفتر تحکیم وحدت اعلام کرده جلوی حضور مردم در این مراسم را خواهد گرفت ». سه شنبه دفتر تحکیم وحدت با صدور بیانیه ای در تکذیب خبر تلویزیون رژیم اعلام کرد:« همان گونه که پیش از این اعلام شده بود، انجمن اسلامی امیرکبیر و دفتر تحکیم وحدت در این برنامه حضور نداشته و خبر منتشر شده را تکذیب می نماییم. ». همان روز انجمن اسلامی امیرکبیر با صدور بیانیه ای که در تناقض کامل با بیانیه ی روز دوشنبه این انجمن و تکذیبیه ی دفتر تحکیم وحدت بود، چنین موضع گیری کرد:« روز دوشنبه ۵/۱۲/۸۷ با وجود ایستادگی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و همراهی کم نظیر دانشجویان پلی‌تکنیک، بالاخره شبه نظامیان بسیج دانشگاه با همراهی نیروهای سپاهی و امنیتی و انصار حزب اله موفق به دفن پنج شهید در صحن دانشگاه پلی‌تکنیک شدند ». انجمن اسلامی امیرکبیر به سبب وابستگی و ارتباط با جناح هایی از قدرت و نیز به سبب رویکرد محافظه کارانه و اصلاح طلبانه اش، به هیچ وجه در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری قصد ایستادگی و هزینه دادن برسرمسئله دفن شهدا در دانشگاه را نداشت. این واقعیتی است که درستی آن عملاً و رسماً در عملکرد منفعلانه ی روز یکشنبه و بیانیه روز دوشنبه انجمن اسلامی امیرکبیر به اثبات رسید. تجمع و اعتراضات روز دوشنبه دانشجویان پلی تکنیک، از این جهت که انجمن اسلامی امیرکبیر در شکل گیری و سازماندهی آن هیچ نقشی نداشت، نوید بخش مرحله ی نوینی از مبارزات و فعالیت های سیاسی دانشجویان این دانشگاه است. مرحله ای که در آن دانشجویان با پشت سر گذاردن نیروهای محافظه کار و گسست کامل از آنها، یک گام به «رادیکالیسم راستین جنبش دانشجویی» نزدیک تر شده و تشکل مستقل خود را سازماندهی خواهند کرد. آری پنجم اسفند، تنها روز شکست ارتجاع در پلی تکنیک نبود بلکه روزی بود که دفتر تحکیم وحدت پایگاه قدرت سنتی خود، پلی تکنیک را از دست داد. روز پنجشنبه ۸ اسفند، بیش تر دانشجویان دربند آزاد شدند، اما همچنان ۸ نفر از فعالان انجمن اسلامی امیرکبیر و دفتر تحکیم وحدت در اوین زندانی هستند. در تحلیل رفتار نهادهای سرکوبگر رژیم و دستگیری اعضای انجمن اسلامی و دفتر تحکیم وحدت می توان گفت حاکمیت حتی از مطرح شدن نام «فعالین دانشجویی پلی تکنیک» به سبب استقلال کاملشان از باندها و جناح های قدرت و بینش و عمل رادیکالشان هراس دارد و ترجیح می دهد انجمن اسلامی امیرکبیر و دفتر تحکیم وحدت را به عنوان تنها جریان مخالف فعال در دانشگاه معرفی کند تا بدین گونه هم رادیکالیسم رو به گسترش در جنبش دانشجویی را مهار کند و هم در آستانه ی انتخابات ریاست جمهوری، شاخه ی دانشجویی احزاب و کاندیداهای رقیب احمدی نژاد در دانشگاه ها را منفعل کند. ما دانشجویان سوسیالیست پلی تکنیک ضمن محکوم کردن پروژه ی ارتجاعی دفن قربانیان جنگ در دانشگاه و دستگیری و سرکوب دانشجویان، خواستار آزادی تمامی دانشجویان در بند ایران بوده و بر این باوریم که سرکوب دانشگاه هرگز دانشجویان را تسلیم خواست های غیر انسانی ارتجاع حاکم نخواهد کرد. آری دانشگاه همواره سنگر آزادی و برابری بوده و خواهد بود.
منبع: آزادی - برابری

بیانیه فعالین همدان و ملایر در مورد دستگیریهای اخیر

جمعه ، 9 اسفند 1387
رهروان سپیده دمان و بامدادانیم رهروان خورشیدها و سحرگاهانیم نه از شب مان پروایی ست نه از روزگاران غمزده نه از ظلمات ما را که رهروان خورشید و سحرگاهانیم پروژه سرکوب اوج گیرنده در دو ماهه اخیر، توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی را تنها میتوان در پیوستار کلیت این نظام و قانونمندی حرکت آن، معنا نمود. بر خلاف آنچه از نگاه جزئی و نخست به این برخوردها ممکن است به ذهن متبادر شود و نوعی بیقاعدگی را نشان دهد لیکن یک بررسی کلی، ما را میتواند به تحلیل جدیدی رهنمون کند، تحلیلی که بر نوع کنش، سبک کار و مواضع نیروهای رادیکال در شرایط فعلی تآثیرگذار خواهد بود. دور جدید سرکوب جمهوری اسلامی که با دستگیری گسترده دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در سال گذشته شروع شد، در دو ماهه گذشته دوباره روند عودکننده به خود گرفته است، به طوریکه خود را تقریباٌ برتمامی عرصه های مبارزه اجتماعی کشانده شده است. بازداشت فعالین جنبش زنان و کارگری و دانشجویی و صدور احکام سنگین در این ایام به طرز چشمگیری افزایش یافته است و ما هر روزه نظاره گر آزار و تهدید اکتیویستهای جنبشی و به بند کشیدن آنها هستیم و شاهد آنیم که نظام سرمایه سالار زن ستیز حتی از شلاق زدن زنان شرکت کننده در مراسم ۱ می ابایی ندارد. از دید ما این واکنش سرکوبگرانه دستگاه پلیس، دلایلی چند دارد. از سویی نظام جمهوری اسلامی به عنوان بخشی از سرمایه داری جهانی، گرفتار در چنبره بحران فعلی حاکم بر اقتصاد جهانی است که این امر در کنار سیاستهای داخلی چون برداشتن یارانه ها، خصوصی سازی و آزادسازی تجاری و روند نئولیبرالیزاسیون اقتصادی منطبق با نسخه های پیچیده شده توسط صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی و بانک جهانی، فشارهای گوناگون و خردکننده ای چون بیکاری، تورم و گرانی، افت شرایط زندگی و...را بر طبقات فرودست و زحمت کش جامعه تحمیل میکند و بیم و هراس از اعتراضات مردمی، حکومت را بر آن داشته است تا با دستگیری فعالین مترقی به مثابه نوک تیز پیکان مبارزه، جلوی رشد و فراگیر شدن این جنبشهای رادیکال را بگیرد. از طرف دیگر، با کور شدن انواع جایگزینهای غیر کارگری و بورژوایی از طرفداران حمله نظامی به ایران گرفته تا کنشهای اصلاح طلبانه در چند ساله اخیر و رشد آلترناتیو کارگری و هژمونیک شدن آن بر افق جنبشهای اجتماعی و مسلح شدن این جنبشها به تئوریهای بُرنده، این واکنشهای دستگاه حاکمه را برای خاموش کردن صداهای خواستار تغییر در پی داشته است. در این فضای موجود، دلیل دیگری که به شدت تحرکات خفقان آور حکومت را تشدید کرده است، نزدیک شدن فضای انتخابات است که موجب شده است حکومت برای پیش گیری از استفاده نیروهای مترقی از آن فضا، برای افشاگری و بیان خواسته ها و گسترش در سطح وسیعتر مبارزاتشان، دست به دستگیری گسترده فعالان بزند تا جریانهای پیشرو را مجبور به عقب نشینی و انفعال در آن دوره بکند. چرا که جمهوری اسلامی در دوران انتخابات برای حفظ ظاهر و به دلیل اینکه جو سیاسی به مراتب ملتهب تر است و اذهان پیگیر بیشتر، سعی میکند که از شدت توان سرکوب خود بکاهد و نیروهای سیاسی نیز در مقابل سعی در بهره گیری حداکثری از آن فضا را دارند. پس به نظر میرسد که یک سرکوب پیشا انتخاباتی ضروری باشد. در این میان گویی که یورش رژیم به جنبش دانشجویی به مثابه نیروی رزمنده در دانشگاهها از اهمیت ویژه ای برخوردار است، حمله ای که با دستگیری فعالین دانشگاه شیراز شروع شده و به دستگیری فعالین دانشجویی چپ و دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک تهران رسیده است. در پایان ما نویسندگان این بیانیه خواستار آزادی بی قید و شرط تمامی فعالین اجتماعی و دانشجویان دربند به خصوص رفقای چپ و آزادیخواه و برابری طلب، محمد پورعبدالله، علیرضا داوودی، بهمن خدادادی، یونس میرحسینی و کاظم رضایی هستیم و به سختی بر حق آزادی بیان و حق ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و دانشجویی و زنان و معلمین و...پافشاری میکنیم. زنده باد آزادی زنده باد برابری

دانشجویان دانشگاه امیر کبیر در زندان

با برخورد نیروهای امنیتی با دانشجویان دانشگاه امیر کبیر و بازداشت های گسترده دانشجویان طی روزهای گذشته هم اکنون حدود ۲۵ تن از دانشجویان دانشگاه امیر کبیر در زندان اوین در بازداشت به سر می برند. اسامی زیر به نقل از خبر نامه امیر کبیر مربوط به ۲۵ دانشجویی است که بازداشت شده اند و انتقال آنان به زندان اوین تایید شده است. از وضعیت ۸ دانشجوی دیگر نیز اطلاعی در دسترس نمی باشد که تا زمان مشخص شدن وضعیت آنها از ذکر نامشان خودداری شده است. اسامی این ۲۵ دانشجو عبارتند از: ۱- جعفر اعتقادی پور / ۲- پاشا امیرمظفری / ۳- سعید برزگر / ۴- رضا بلباسی / ۵- حسین ترکاشوند / ۶- علیرضا تقوی / ۷- مجید توکلی / ۸- عباس حکیم زاده / ۹- سجاد خادم / ۱۰- محمد خطایی / ۱۱- کوروش دانشیار / ۱۲- انوشیروان زاهدی / ۱۳- رسول سرمدی / ۱۴- اسماعیل سلمانپور / ۱۵- کبیر فاضلی / ۱۶- روشنک فانی / ۱۷- احمد قصابان / ۱۸- ابراهیم قربانپور / ۱۹- پاشا کوهساری / ۲۰- نوید گرگین / ۲۱- حمید میر حسینی / ۲۲- مهدی مشایخی / ۲۳- نریمان مصطفوی / ۲۴- محمد نصیری / ۲۵- مهدی یعقوبی از این ۲۵ دانشجو مهدی مشایخی، عباس حکیم زاده، نریمان مصطفوی و احمد قصابان در ساعت ۷ صبح بامداد روز گذشته با حمله همزمان نیروهای وزارت اطلاعات به منازل آنها بازداشت شدند. مجید توکلی، حسین ترکاشوند، اسماعیل سلمانپور و کوروش دانشیار نیز از حدود ۱ ماه پیش بازداشت و به زندان اوین منتقل شده اند. این برخورد ها که نمونه کوچک شده ی برخورد نیروهای امنیتی پس از مراسم ۱۳ آذر سال گذشته با دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب می باشد متاسفانه در حال بدل شدن به رویه معمول نیروهای امنیتی می باشد.
منبع:آزادی - برابری

احضار ۲ دانشجوی دانشگاه اصفهان به دادگاه انقلاب

چهارشنبه 7 اسفند 1387
ارسلان صادقی و حسین سرشومی از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاه اصفهان که سابقه ی بازداشت نیز دارند به دادگاه انقلاب اصفهان احضار شدند. به این دانشجویان گفته شده که در تاریخ شنبه۱۰/۱۲/۸۷ خود را به دادگاه انقلاب معرفی کنند. احضار این دو دانشجو در حالی صورت گرفته که دو دانشجوی آزادیخواه و برابری طلب اصفهان به نام های علیرضا داودی و بهمن خدادادی چندی است در بازداشت به سر می برند.
برابری - آزادی

گزارش کامل درگیری‌ها در دانشگاه امیرکبیر

آزادی - برابری: نیروهای دولتی، اطلاعاتی، سپاه و انصار در اقدامی هماهنگ دانشگاه امیرکبیر را به بهانه‌ی دفن شهدای جنگ، صحنه‌ی خشونت و درگیری‌ کردند. از حدود دو هفته پیش خبری میان دانشجویان می پیچید که قرار است در دانشگاه امیرکبیر نیز شهدای گمنام دفن شوند. پروژه ای که در اکثر دانشگاههای ایران صورت گرفته است و در دانشگاه امیرکبیر نیز قرار بود ۲ سال پیش صورت گیرد که دانشجویان با هشیاری مانع از انجام این کار شده بودند.‌‌‌‌‌ ‌ پس از قوت گرفتن این شایعه عده ای از فعالان دانشجویی امیرکبیر اقدام به رایزنی با مسئولان برای مخالفت با این طرح شدند.
مجید توکلی از فعالان دانشجویی امیرکبیر که در جریان جعل نشریات دانشجویی یک سال و نیم در اوین متحمل شکنجه شده بود، حسین ترکاشوند دبیر انجمن منتخب دانشجویان پلی تکنیک که ماه پیش از آن نیز در اوین شکنجه شده بود، اسماعیل سلمان پور و کوروش دانشیار اعضای فعال انجمن منتخب در راس این فعالیت قرار داشتند، جمعه ۱۸ بهمن در مراسم سالگرد مهندس بازرگان که در حسینه ارشاد برگزار میشد، هنگامی که قصد ورود به مراسم را داشتند، توسط نیروهای لباس شخصی مورد حمله قرار گرفته و سپس ربوده شدند، امروز پس از ۲۰ روز همچنان در زندان اوین تحت فشارقرار دارند و به دلیل اعتصاب غذا شرایط سختی را می‌گذرانند. از دوشنبه ی هفته ی گذشته نیز درصحن دانشگاه عده ی زیادی از دانشجویان به همراه شورای صنفی دانشگاه مشغول به جمعآوری امضا در مخالفت با این طرح بودند. دلیل عمده‌ی مخالفت نیز این بودکه با توجه به پروژه های شوم پیشین در دانشگاه امیرکبیر، انتصابی بودن مسئولان دانشگاه از سوی دولت و مصادره ی تمام نهادهای دانشگاه به نفع بسیج، دفن شهدا زمینه ی ایجاد فضای اختناق و سرکوب را به اسم شهید در دانشگاه فراهم میآورد. پس از سه روز حدود ۳۰۰۰ امضا توسط دانشجویان جمع آوری شد. در این بین بسیجیان دانشگاه نیز مدعی شدند که آنها نیز تعداد بسیاری امضا در موافقت با این طرح داشتند، که به زودی معلوم شد تعداد این امضاها حدود ۴۰۰ امضا بیشترنبوده است. حتی هنگامی که دانشجویان دانشگاه نیز خواستار برگزاری نظر سنجی در دانشگاه شدند، مسئولان دانشگاه و بسیج طفره رفتند و به طور علنی اعلام کردند که به دموکراسی هیچ اعتقادی ندارند!‌‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌‌ از روز شنبه بسیج اقدام به تصرف صحن دانشگاه، چادر زدن، آن هم با استفاده از چادرهای هلال احمر و استفاده از سیستم های صوتی بسیار قوی دانشگاه کرد. به طوری که صدای آزار دهنده ی آنان کل دانشگاه را فرا گرفته بود. دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک که عده ی آنها بسیار بیشتر از نیروهای بسیجی بود در حرکتی خودجوش در مقابل بسیجی ها دست به تجمع و بالا بردن پلاکاردهایی کردند و با سر دادن شعارهایی چون "مرگ بر بسیجی"، "دیکتاتور زمانه، شهید شده بهانه"،بسیجی بی غیرت، قرآن کردی به نیزه"، "مرگ بر دیکتاتور" و... صدای اعتراض خود را به گوش آنان رساندند. روز بعد از آن نیز این اعتراضات با حجم بسیار بیشتری ادامه یافت.‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‌ "‌‌ یکشنبه شب در اقدامی بی سابقه از شخص اول جمهوری اسلامی پیامی در رابطه با دفن شهدا در دانشگاه منتشر شد که در آن حمایت قاطع و شخصی وی از این امراعلام شده بود. صداوسیما نیز از آحاد مردم برای دعوت در مراسم فوق دعوت ‌می‌کرد. در ادامه و در همان شب با تمام فعالین در اعتراض‌های روزهای گذشته تماس گرفته شد، آن‌ها تهدید شدند در صورت حضور در دانشگاه بازداشت و سپس شکنجه می‌شوند. صبح روز دوشنبه تمام افرادی که در اعتراض های روزهای قبل حضورداشتند، ممنوع الورود شدند، اما عده ی بسیار کمی موفق شدند از در خیابان رشت وارد دانشگاه شوند. نیروهای بسیجی‌ به شدت مشغول آماده سازی دانشگاه بودند. پنج قبر جلوی دانشکده هوافضا حفر شده بود که به زودی معلوم شد یکی از چاه های فاضلاب دانشگاه زیر جایی که می خواهند شهدا را دفن کنند، وجود دارد و امکان فرو نشستن زمین آن وجود دارد!‌‌ ‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در حدود ساعت ۱۲ بود که نیروهای سپاهی، انصار، دانشجویان دانشگاههای امام صادق، امام حسین و امام علی نیز فوج فوج وارد دانشگاه شدند. چهره‌هایی شبیه هم که تا کنون یکبار هم در دانشگاه دیده نشده بودند. کم کم تمام نیروهای دولتی، سپاه، صدا و سیما و امکانات آنها در دانشگاه مستقر شد.‌‌‌‌ ‌‌‌‌ در این میان حدود ۱۵ نفر از دانشجویان دانشگاه با تشکیل یک حلقه در برابر دانشکده ی شیمی شروع به خواندن سرود یار دبستانی کردند. کم کم دیگر دانشجویان نیز به این گروه پیوستند و زیاد شدند. جمعیت به سوی صحن دانشگاه حرکت کرد. عده‌ی بسیار زیاد و بی سابقه ای از دانشجویان امیرکبیر در صحن دانشگاه جمع شده بودند. در مقابل نیروهای سازمان‌ یافته‌ی زیاد دیگری از عوامل دولتی نیز تا صحن دانشگاه و روبه ‌روی مخالفین جمع شده بودند. فضای رعب آور و وحشتناکی بود. ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‌‌ جمعیت مخالف دانشجویان امیرکبیر شعارهای اعتراضی و رادیکال سر میدادند. با آغاز درگیری؛ ‌نیروهای بسیجی به شدت هر چه تمامتر اقدام به ضرب و شتمدانشجویان کردند. درگیری شدید میان دانشجویان امیرکبیر و نیروهای بسیجی و سپاهی در گرفته بود. نیروهای دولتی از تمام پشت بامه ای دانشکده ها و پشت بام مرکزی آمفی تئاتر اقدام به فیلمبرداری و عکسبرداری از دانشجویان مخالف میکردند. دانش‌جویان در صحن دانشگاه در مقابل حملهی نیروهای بسیج مقاومت میکردند. نیروهای بسیجی با جمعیت زیادی که جمع کرده بود به شدت فشار میآورند. نیروهای اطلاعاتی و سپاهی نیز که سن و نوع لباس‌شان، آنها را از نیروهای بسیجی متمایز می کرد، در جمع دانشجویان حضور داشتند و به شدت آنها را مورد ضرب و شتم قرار میدادند. در میان شلوغی ها یک نفر با سلاح سرد نانچیکو به سمت دانشجویان حمله ور شد! ‌‌‌ ‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ مقاومت دانشجویان، بسیجی ها را به شدت تحریک کرده بود، در پاسخ آنها شدت حمله‌ها و ضرب‌ وشتم دانشجویان را بیش‌تر می‌کردند. در این میان برخی دانشجویان با در آوردن یک بلندگوی دستی اقدام به سخننرانی کردند. سخنان به حق این دانشجویان جمعیت بسیج رو به اوج توحش رساند. همزمان با ورود شهدا به دانشگاه عده‌ی بسیجی‌ها نیز زیادتر می‌شد. در میان درگیری‌های که در مرز دانشجویان و بسیجی‌ها رخ می‌داد، عده‌ای از افراد مشکوک با چاقو به ساق پاهای دانشجویان امیرکبیر حمله‌ور شدند و عده‌ای به شدت مجروح شدند. فشار جمعیت بسیجی‌ها بسیار زیاد بود. از سه طرف دانشجویان مخالف را که در صحن دانشگاه بودند محاصرکرده بودند. با هماهنگی جمعیت زیاد نیروهای بسیجی و سپاهی به سمت دانشجویان امیرکبیر حمله ‌ور شدند و به نوعی جمعیت دانشجویان را تجزیه کردند. درحمله ها از چوب و نانچیکو و پنجه ‌بوکس استفاده می‌کردند. دانشجویان تحت فشار بسیار شدید از صحن به بیرون رانده شدند اما دوباره در فضای بین دانشکده ی فیزیک،کامپیوتر و در اصلی آمفی تئاتر، جمع شدند و دوباره به سر دادن سرودهای انقلابی و شعارهای اعتراضی اقدام کردند.‌‌‌ ‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ ‌‌‌ افراد مشکوکی در بین دانشجویان حضور داشتند. برخی از دانشجویانی که سابقه بودن در زندان اوین را داشتند، عده‌ای از افراد فوق را شناسایی کردند. این افراد با استفاده از دوربین‌های حرفه ‌ای اقدام به گرفتن فیلم و عکس ‌برداری می‌کردند و در همان حال با الفاظ رکیک به دانشجویان را تهدید به برخوردهای تند می کردند. در این بین شهدا در دانشگاه خاک شدند. گفته ‌شد که پخش تلویزیونی این مراسم با مشکل مواجه شده است و مسئولان فوق‌العاده عصبی هستند. فضای عجیب وترسناکی در دانشگاه حاکم بود. خبر رسید که دور تا دور دانشگاه به محاصره ی لباس شخصی‌ها و افراد اطلاعاتی و بسیجی در آمده است. حدود ساعت ۳:۳۰ که خبر رسید مراسم دفن شهدا به انجام رسیده است، جمعیت بسیجی نیز دوباره به سمت صحن دانشگاه حرکت کردند. دانشجویان مخالف نیز با جمعیت زیادی با سردادن شعارهای اعتراضی در پشت سر آنها حرکت کردند و کم کم دوباره صحنه درگیری به صحن دانشگاه رسید. ‌ ‌‌‌‌ ‌‌ ‌‌ دو تن از افراد نیروهای بسیجی با اسپری فلفل به سمت دانشجویان حمله‌ور شدند. دو تن از دانشجویان به شدت از ناحیه چشم آسیب دیدند و با فریادهای فراوان به بیمارستان منتقل شدند. دانشجویان دوباره با استفاده از بلندگوی خود به سخنرانی در میان جمعیت پرداختند که با استقبال دانشجویان امیرکبیر روبه‌رو شدند. در میان سخنرانی نیروهای فشار در طی یک حرکت همآهنگ شده اقدام به پرتاب چندین آجر به سوی سخنران کردند، به طوریکه شیشه‌های سلف سرویس شمارهی ۱ دانشگاه فرو ریختند. پس از پرتاب سنگ و آجر نیز بسیجی‌ها شروع به حمله و ضرب و شتم شدید کردند. کم کم دانشگاه به ظاهر خلوت شد. ‌‌‌‌‌‌ اولین خبر دستگیری مربوط به یک گروه ۵ نفره بود که به همراه هم از در ولیعصر خوارج شده بودند. ۲ تن از این افراد دختر بودند؛ نام یکی از آنها آذین بود و گفته شد دانشجوی رشته ی شیمی است. یکی از دانشجویان بسیجی به نام "حنیف حسین ستاریان" در برابر در ولیعصر به نیروهای لباس شخصی خط می‌داد که چه کسانی دستگیر شوند. هرچه زمان می‌گذشت خبرهای بیشتری از دستگیری‌ها در برابر درهای مختلف دانشگاه به گوش می‌رسید.‌‌ ‌‌ ‌‌ تا قبل از ساعت ۶ بازداشت ۴۰ نفر از دانشجویان قطعی شده بود. فضای امنیتی عجیبی هم در داخل دانشگاه بر قرار بود. سه نفر از افراد اطلاعاتی سایه به سایه ی یکی از فعالین سابق حرکت می کردند. گویا افراد اطلاعاتی دانشجویان را مورد تعقیب قرار می‌داند و سپس به نیروهای خود اعلام می‌کردند که چه کسی از کدام درخارج می شود. حجم خبرهای بازداشت تکان دهنده بود. دانشجویان به صورت گروه گروه هر یک در یکی از دانشکده‌ها و در مکانی مخفی شده بوند. به دلیل اینکه کل فضای دانشگاه با دوربین‌های امنیتی در حال کنترل بود، مکان دانشجویان نیز لو می‌رفت و نیروهای لباس شخصی نیز در آن مکان‌ها حضور پیدا می‌کردند.‌‌ ‌ ‌‌ ‌‌ دانشجویان مرتب در حال تغییر مکان بودند. با خلوت شدن دانشگاه از دانشجویان و حضور بیشتر نیروهای لباس شخصی در دانشگاه نیز فضای رعب و وحشت بیش‌ترشد. خروج دانشجویان از دانشگاه تا آخرین ساعات پایانی شب و به سختی ادامه پیدا می‌کرد.‌‌‌‌‌ طبق گزارش یکی از شاهدین، هنگام خروج دانشجویان از دانشگاه فردی به دنبال دانشجو رفته سپس با او احوال پرسی کرده و در همین حین عده‌ی دیگر به آن دانشجو حمله‌ور شده و او را به ضرب و زور داخل یک ماشین پژوی ۴۰۵ شخصی سوار کرده و همراه خود بردند. در جلوی در ولیعصر نیز تعداد بسیاری ماشین ون وجود داشته است که دانشجویان را گروه گروه سوار آن می‌کردند و می‌بردند.‌‌ ‌ در آخرین ساعات شب حضور بیش از ۱۰۰ دانشجو در کلانتری خیابان فلسطین قطعی شده بود. حدود نیمی از دانشجویان پس از دادن تعهد و ضبط کارت دانشجوییشان برای کمیته انضباطی دانشگاه، آزاد شدند. طبق گفته ی شاهدان عینی در کلانتری، بسیجیان دانشگاه در آنجا حضور داشتند و با در دست داشتن تعداد بسیاری عکس و فیلم از وقایع همان روز اقدام به شناسایی دانشجویان می‌کردند. طبق گفته ی یک دانشجو که خود در کلانتری حاضر بوده، عده‌ای لباس شخصی دانشجویان شناسایی شده را به اتاقی دیگر برده و سپس صدای فریادها و ناله‌های شدید از آن اتاق به گوش رسیده است. طبق خبرها نیروهای بسیج یک لیست سی و چند نفره داشته‌اند که باید حتماً به اوین منتقل می‌شدند.‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌‌ از دانشجویان بازداشت شده در کلانتری حدود ۲۰ نفر در آن لیست حضور داشتند و به اوین منتقل شدند. جای بسی نگرانی وجود دارد که عده ی بسیاری از دانشجویان ورودی ۸۶ نیز در این بین وجود داشته‌اند. صبح امروز نیز نیروهای لباس شخصی به خانه ی دو تن دیگر از دانشجویان رفته‌اند. یکی از آنها را پس از بازداشت با قید تعهدآزاد و دیگری به اوین منتقل شده است. امنیت و جان بسیاری دیگر از دانشجویان نیز در خطر است.‌‌‌ ‌‌‌ بر طبق گزارش‌های رسیده، عده ی بسیاری از دانشجویان به بیمارستان‌های فیروزگر و امام خمینی در اطراف میدان ولیعصر و بلوار کشاورز منتقل شده‌اند. یکی ازدانشجویان به علت شدت ضربه‌ای که به سرش خورده ضربه مغزی شده است و در شرایط بسیار بدی به سر می‌برد. عده‌ی بسیاری درمان سرپایی شده‌اند، اما حال عده‌ای نزدیک به ۷ نفر به شدت وخیم است.‌‌ ‌ فضای اطراف دانشگاه از میدان ولیعصر تا چهارراه ولیعصر، خیابان رشت و از ابتدای پل حافظ تا چهارراه کالج هم به شدت فضای امنیتی بود و کلیه ی عبور مرورها کنترل می‌شد. حضور افراد مسلح و بازرسی دانشجویان نیز مشهود بود.‌‌ ‌ طبق آخرین اخبار رسیده حضور ۳۲ تن از دانشجویان امیرکبیر در اوین قطعی شده است. با توجه به صحبت‌های قبل از مراسم برخی مسئولان شنیده‌ها حاکی از آن است که دستور برخورد شدیدی با دانشجویان از بالا صادر شده است. نماینده ی رهبری در دانشگاه نیز پس از پایان مراسم، دانشجویان را به برخورد شدید از داخل وخارج دانشگاه تهدید کرد و در جواب عده‌ای از دانشجویان برای کمک گفت: این دستور از بالا صادر شده است. بسیاری از فعالین نحوه برخوردها را بسیار شبیه به نحوه برخوردها در ۱۸ تیر و کوی دانشگاه می‌دانند و بیم آن می‌رود که فاجعه ی شوم دیگری نیز پس از ۱۰ سال تکرار شود. ‌ ‌‌‌‌ ‌‌ ‌ در حال حاضر بازداشت این دانش‌جویان در زندان اوین قطعی است: میر پاشا مظفری / احمد قصابان/نریمان مصطفوی /عباس حکیم زاده /مهدی مشایخی گزارش: میلاد ایران‌نژاد

آیا دانشگاه محل دفن شهیدان است؟

درود بر شما هموطنان آزادی خواه
نمی دانم چند نفر از شما فیلم مراسم تدفین شهیدان در دانشگاه تهران را دیدید.
آن هایی که دیدند حتماً متوجه جسد فرد به ظاهر شهید در کفن پوشیده ،شدند. به سالم بودن جسد دقت کردید؟
منظورم این است که چه طور ممکن می باشد یک نفر بین سال های 59 تا 67 یعنی حدود28 تا 20 سال پیش کشته شده باشد و پس از این همه سال که زیر خاک مدفون بوده این گونه سالم باشد و هیچ قسمتی از بدنش دچار تجزیه نشده باشد؟! چه طور این قدر انعطاف داشت و روی دست دیگران سنگینی می کرد؟ در حالی که باید به دلایل حضور عوامل تجزیه کننده خاک تا حدودی تجزیه و در نتیجه سبک تر شده باشد!
چرا دقیقاً هنگام اوج جنبش های سیاسی چند تا شهید پیدا می شوند؟
چرا هیچ گونه خبری مبنی بر تلاش افراد کارگزار دولت برای پیدا کردن شهیدان در منطقه ای خاص اعلام نشد؟
معلوم نیست از کجا این شهید ها شهید نام گرفتند.
وقتی آن اجساد رو دیدم به خود گفتم معلوم نیست کدام فعال سیاسی ناشناس یا ... ای را به قتل رسانده اند و با نام شهید و فقط برای مقابله با جنبش ها وارد دانشگاه کرده اند.
آیا این کار فقط برای تثبیت حکومت در این کشور نیست؟آیا این کار به مثابه این جمله خطاب به مردم ایران نیست که اجباراً باید شهید شوید؟
بارها شاهد این جریانات بوده ایم که درست در زمان اوج اقدامات مردم برای سرکوب دولت ، اعلام می کنند که می خواهند شهید بیاورند . واقعاً تعجب برانگیز است.
روحیه:
به جای دادن روحیه به دانشجویان و آماده کردن آنها برای تقویت روحیه ی باز و شاداب ، با انواع امکاناتی که این آمادگی ها را در دانشجویان ایجاد می کند، چند تا تابوت می آورند و می گویند در داخل این تابوت ها شهیدانی هستند که برای حفظ جان شما کشته شدند و دانشگاه را به قبرستان تبدیل می کنند.
بهشت زهرا به این بزرگی ، دانشگاه را هم محل تدفین کرده اند. چند روز دیگر هم اعلام می کنند هر بسیجی فدایی رهبری هم که فوت کرد باید در دانشگاه به خاک سپرده شود .
با این کار دولت رسماً به دانشجویان این مرزو بوم فهماند که هیچ گونه ارزشی از هیچ جهتی برای دانشجویان قائل نیست.
روی یکی از تابوت ها نوشته شده بود فلان عملیات و فلان نام و 18 ساله!!!
چگونه گروه تجسس برای کشف جنازه ها متوجه نام عملیاتی که آن شهید در آن حضور داشته است ، شده اند؟!!
در هر منطقه بیش از ده عملیات با نام ها گوناگون صورت گرفته است،این نام را از کجا پیدا کردند؟!!
اما ای مزدوران ما فراموش نخواهیم کرد که بیش از نیمی از کسانی که در جبهه جنگ کشته شدند به دست خود شما به قتل رسیدند. روزی خواهد رسید که مردم متوجه این جنگ ساختگی و کشتارهای وسیع مردم بی گناه توسط شما شوند. آن روز نزدیک است.
درود بر این دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب که در برابر این اقدام دولت ایستادگی کردند.
زنده باد آزادی
زنده باد برابری

تحصن دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در دانشگاه فنی تهران

آزادی - برابری
دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب ظهر روز دوشنبه ۵ اسفند در حالی که تصاویر دوستان در بندشان ، محمد پورعبدالله از دانشگاه تهران، علیرضا داودی و بهمن خدادادی از دانشگاه های اصفهان و یونس میر حسینی از دانشگاه شیراز را دست داشتند، در دانشکده فنی دانشگاه تهران تحصن و تجمع آرامی سازمان دادند. روز ۵ اسفند ۸۷ ساعت دوازده دانشجويان آزادی خواه و برابری طلب دانشگاه تهران در اعتراض به موج تازه ی سركوب دانشجويان و بازداشت گسترده آنها در محوطه ی داخلي داتشكده فنی تجمعی اعتراضي را برگزار كردند. لازم به ذكر است همزمان با این تجمع بیانیه دانشجويان آزادی خواه وبرابری طلب در تيراژ سه هزار برگ در سراسر دانشگاه های تهران در خوابگاه دختران و پسران توزيع شده بود. در فراخوان این تجمع مكان آن محوطه ی داخلی دانشكده ی حقوق ذكر شده بود ، اما فشار و ايجاد جو پليسی از سوی نيروهای حراست و ماموران وزارت اطلاعات و بستن درب ورودی دانشكده ی حقوق به روی دانشجويان ،دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در اقدامی هوشمندانه و جهت حفظ آرامش تجمع مکان تجمع را به محل تحصیل محمد پور عبدالله در دانشكده فني تغيير دادند. دانشجويان تجمع را با سرود يار دبستاني و شعار "دانشجو ، اتحاد ، اتحاد" آغاز كرده و با حمل پلاكاردهای سرخ رنگ با مضمون "آزادی و برابری" ، "زندانی سياسی آزاد بايد گردد" ، "محمد پور عبدالله ، عليرضا داوودی ، بهمن خدادادی ، يونس ميرحسينی را آزاد كنيد" وارد محوطه ی داخلی دانشكده ی فنی شدند. دانشجويان با سر دادن شعارهای "دانشجوی زنداني آزاد بايد گردد" ، "اتحاد مبارزه پيروزی" ، "كارگر ، دانشجو ، اتحاد ، اتحاد" به بازداشت دانشجويان آزادی خواه و برابری طلب و دیگر دانشجویان در سراسر کشور اعتراض كردند و در پايان نيز، ضمن تاكيد بر آزادی فوری دانشجويان دربند ، بيانيه دانشجويان آزادی خواه و برابری طلب را قرائت نمودند.

حمله وحشیانه نیروهای امنیتی به دانشجویان دانشگاه امیرکبیر

خبرنامه امیر کبیر در خبر ویژه تعداد دستگیر شدگان را بیش از هفتاد نفر اعلام کرده است و خبر از ضرب و شتم شدید و انتقال دانشجویان بازداشتی به کلانتری ۱۰۷ داده است. گزارش مشروح را به نقل از دانشجویان سوسیالیست امیر کبیر می خوانیم. دانشجویان سوسیالیست دانشگاه امیر کبیر:
اخبار تکمیلی: امروز(دوشنبه 5 اسفند) در پلی تکنیک تهران هم شهید دفن کردند. با وجود تمام مخالفت ها حکومت سرکوبگر ایران به پروژه دفن شهیدان در دانشگاه ادامه می دهد. امروز دوشنبه دانشجوبان پلی تکنیک بار دیگر استادگی خود را مقابل فشارهای حکومت ثابت کردند. از ساعت ۱۱:۳۰ دانشجویان با سر دادن سرود یار دبستانی تجمع را آغاز کردند. تجمع با سر دادن شعارهایی نظیر "مرگ بر دیکتاتور"، "حکومت فاشیستی، نمیخوایم نمیخوایم"، "بسیجی برو گمشو"، "آزادی اندیشه، با ریش و پشم نمیشه"، "برپا خیز، از جا کن، بنای کاخ دشمن"، "دفن شهید گمنام، نمیخوایم نمیخوایم" اعتراض خود را علیه دفن شهید در دانشگاه اعلام کردند. این تجمع با حمله نیروهای بسیجی و نظامیان (که از خارج دانشگاه وارد شده بودند) به دانشجویان به تشنج کشیده شد. در چند مورد هم بسیجیان متوسل به گاز اشک آور شدند. تجمع تا ساعت ۵ ادامه داشت که پس از آن دانشجویان از دانشگاه خارج گشتند. اما نیروهای امنیتی و نظامی جلوی درب های دانشگاه کمین کرده و با ماشین های ون منتظر دانشجویان بودند. خبرها حاکی از پر شدن حداقل ۳ ماشین ون می دهند. در میان دستگیر شدگان نام افرادی مانند علی منصور رستمزاد، فردی که همراه سعید بهجو بوده و رفیق امین به چشم می خورد. رفیق بابک هم متواری می باشد و نیروهای امنیتی به دنبال او هستند.
منبع: آزادی - برابری

خبر فوری: بازداشت مجدد کاظم رضایی از فعالین دانشجویی شیراز و اجرای احکام اسماعیل جلیلوند

بنا به اخبار رسیده کاظم رضایی از فعالین برجسته دانشگاه شیراز در پی شکایت دانشگاه شیراز توسط نیروهای انتظامی در روز 5 اسفند 87 بازداشت گردیده است. کاظم رضایی در حالی بازداشت گردیده که در جلسه سخنرانی احسان شریعتی که در روز4 اسفند در دانشگاه شیراز برگزار گردیده بود شرکت نموده بود و قصد طرح سوالاتی را داشت که با ممانعت برگزار کنندکان مراسم رو به رو شد. در نهایت امر کاظم رضایی که صبح روز دوشنبه جهت دریافت وسایل ضبط شده اش توسط حراست دانشگاه شیراز به این نهاد مراجعه نموده بود، پس از مراجعه با تماس مسئولین دانشگاه شیراز توسط نیروهای انتظامی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل گردیده است. در همین حال احکام سنگین دو ترم تعلیق و ممنوع الورودی رفیق اسماعیل جلیلوند از دانشجویان رادیکال دانشگاه شیراز نیز به اجرا درآمد. وی تنها به علت شرکت در مراسم روز دانشجو که حق مسلم تمامی دانشجویان است به این احکام محکوم گردیده بود. وی به علت شرکت در سه تجمع اعتراضی دیگر علاوه بر احضار به کمیته انضباطی دانشگاه به کمیته انضباطی وزارت علوم نیز احضار گردیده است. دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب این اقدامات کثیف مسئولین دانشگاه شیراز در بازداشت غیر قانونی رفیق کاظم رضایی و اجرای احکام ناعادلانه رفیق اسماعیل جلیلوند را محکوم می نمایند و آن را در ادامه پروژه سرکوب فعالین دانشجویی در سراسر کشور ارزیابی می کنند.
آزادی - برابری

تشنج در دانشگاه امیرکبیر

بی بی سی: در پی به خاکسپاری پنج تن از سربازان گمنام جنگ ایران و عراق در دانشگاه امیرکبیر تهران، محوطه این دانشگاه و خیابان های اطراف به صحنه برخورد نیروهای انتظامی و طرفداران گروه های تندرو با گروهی از دانشجویان معترض تبدیل شد. منابع دانشجویی مانند خبرنامه دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و سایت ادوار نیوز از بازداشت ده ها تن از دانشجویان معترض و انتقال آنها به کلانتری ۱۰۷ تهران خبر داده اند. تعداد دانشجویان بازداشت شده حدود هفتاد تن گزارش شده است. سی تن از بازداشت شدگان از دانشجویان دختر هستند. گزارش ها بیانگر جو امنیتی شدید در دانشگاه امیرکبیر و محلات اطراف همزمان با تدفین شهدای گمنام جنگ در روز دوشنبه بوده است. حسین باستانی، روزنامه نگار مقیم پاریس می گوید نیروهای انتظامی از چند روز پیش مانع از ورود بعضی از دانشجویان به محوطه دانشگاه امیرکبیر شده اند و در روز دوشنبه چهل تن را به داخل دانشگاه راه نداده اند. این در حالی است که گروه های دانشجویی مانند دفتر تحکیم وحدت از چند روز قبل مخالفت خود را با به خاکسپاری بقایای سربازان گمنام اعلام کرده بودند. این دانشجویان با امضای طوماری، در اعتراض به خاکسپاری بقایای سربازان گمنام اقدام به تحصن کرده بودند. علی افشاری از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت علت مخالفت دانشجویان با خاکسپاری شهدا در دانشگاه ها را جلوگیری از استفاده ابزاری از آنها عنوان می کند. آقای افشاری به بی بی سی گفت: مخالفت دانشجویان از بابت دفن شهدا نیست بلکه در اصل این کار را توهین به شهیدان و شکسته شدن حرمت آنها و استفاده ابزاری از طرف حاکمیت می دانند. گزارش ها همچنین بیانگر آسیب دیدگی ده ها تن از دانشجویان در اثر زد و خورد با افرادی که سایت های محافظه کاران از آنها به عنوان "نیروهای ارزشی" نام برده اند، می باشد. خبرگزاری فارس گزارش کرده که این نیروها مانع از اغتشاش تعداد اندکی از طرفداران "طیف غیر قانونی علامه" در جریان برگزاری مراسم خاکسپاری شده اند. همزمان در دانشگاه کرمان نیز بقایای پنج سرباز گمنام جنگ به خاک سپرده شد.

سحر یزدانی پور فعال دانشجویی دانشگاه شیراز آزاد شد

آزادی - برابری:
سحریزدانی پور فعال دانشجویی دانشگاه شیراز بعد از ۱۱ روز بازداشت در روز یکشنبه 4 اسفند ،با تبدیل قرار،از زندان آزاد شد. سحر یزدانی پور به دنبال تلاش برای پیگیری وضعیت همسر بازداشت شده اش یونس میرحسینی فعال دانشجویی دانشگاه شیراز،در محل دادگاه انقلاب این شهر بازداشت شده بود دادستان این دادگاه اتهام خانم یزدانی پور را تبلیغ علیه نظام به دنبال مصاحبه های وی با رسانه های فارسی زبان در خصوص اعتصاب غذای همسرش در زندان اعلام کرده است. دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب آزادی این فعال دانشجویی را به خانواده محترم اش و تمامی دانشجویان دانشگاه شیراز تبریک می گویند.
به امید آزادی رفیق یونس و تمامی دانشجویان در بند

بهمن خدادادی ربوده و بازداشت شد

آزادی- برابری: روز سه شنبه حدود ساعت ۸ شب رفیق بهمن خدادادی درحالی که بر سر قرار ملاقات با سایر رفقا می رفت به صورت ناگهانی مفقود شده و با قطع تماس هایش با سایرین، همگی در نگرانی شدید نسبت به سرنوشت او فرو رفتند، در روز بعد یعنی چهارشنبه با مراجعه ی ماموران اطلاعات برای تفتیش منزل پدری رفیق بهمن، از بازداشت او اطمینان ایجاد شد و ماموران با خشونت غیر قابل توصیف چندین ساعت به تفتیش و جستجوی این منزل پرداختند .
تا این لحظه هیچ اطلاعی از سرنوشت رفیق بهمن و محل نگهداری او وجود ندارد و مسئولین قضایی و امنیتی شهر به هیچ وجه در مورد او پاسخ گو نیستند و حتی بازداشت او را تایید نمی کنند .
از طرف دیگر پس از مراجعه ی خانواده ی علیرضا داودی برای گذاشتن قرار ملاقات با وی ، دادستان انقلاب استان اصفهان آقای یوسفی در اقدامی عجیب اصرار داشت که ملاقات بجای شنبه، دیروز پنج شنبه برگزار شود! با این وجود پس از مراجعه ی خانواده ی ایشان به زندان مرکزی اصفهان (دستگرد) مسئولین از ملاقات آنان جلوگیری کردند که این مسئله و ناهماهنگی دادستانی انقلاب استان اصفهان با مسئولین بازداشتگاه امنیتی ا.ط زندان مرکزی دستگرد و نیرو های اطلاعات نگرانی شدید را نسبت به وضعیت سلامتی و شرایط بازجویی وی ایجاد کرده است. ما دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب ضمن محکومیت بازداشت های اخیر و شیوه های غیر قانونی و غیر انسانی مورد استفاده وزارت اطلاعات تمامی گروه های سیاسی و دانشجویی را به واکنش متحدانه علیه موج جدید بازداشت و سرکوب فعالین دانشجویی فرا می خوانیم.
موج بازداشت فعالین دانشجویی از شیراز ، اصفهان ، تهران تا همدان را در بر گرفته است . برخورد های غیر قانونی و اعمال فشار و شکنجه اکنون بر رفقا یونس میر حسینی و همسر وی سحر یزدانی پور قطعی است و از وضعیت و شرایط برخورد با دیگر زندانیان اطلاعی در دست نیست.

کوروش رفت

یکی دیگر از سربازان راه رهایی ایران ازبین ما رفت
همرزمان ، هم اندیشان و ایرانیان کوروش احمدی دلاور مبارز سرزمین ایران و مسئول دفتر هماهنگی جنبش سیاسی اجتماعی ” پیروان نظام مشروطه به پادشاهی رضا شاه دوم ” در ترکیه ، درشهروان چشم از جهان فروبست .
کوروش احمدی سالها به جرم آزادیخواهی در زندان جمهوری اسلامی بود ، تا بالاخره مجبور به ترک سرزمین مادری شد و فعالیت سیاسی خود را علیه جمهوری اسلامی در ترکیه آغاز نمود ولی شوربختانه روز دوشنبه 28 بهمن ماه 2567 شاهنشاهی مطابق با 16 فوریه 2009 با مرگ ناگهانی در اوج جوانی چشم از جهان فروبست .بدین وسیله شورایعالی ، شورای مرکزی و کلیه اعضای این جنبش، درگذشت این همرزم مبارز را به همسر ، فرزندان ، بازماندنگان ، همرزمانش و کلیه آزادیخواهان و مبارزین راه رهائی ایران صمیمانه تسلیت میگوید .
روانش شاد و یادش گرامی باد
پاینده ایران ، جاوید شاه و آیین پرافتخار پادشاهی دفتر سیاسی مرکزی
معرفی کوروش احمدی:
سید محمد احمدی ملقب به کوروش احمدی ،فعال سیاسی و حقوق بشر در کرج بوده است ، وی متاهل و دارای همسر و ۳ فرزند است . کوروش احمدی روز دوشنبه 4 شهریور 1387 از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد ، وی قبل از این در سالهای گذشته به طور مکرر از طرف نیروهای امنیتی و وزارات اطلاعات بازداشت و زندانی شده بود.
کوروش احمدی در سال 83 خورشیدی هم به خاطر نوشتن کتابی به نام بهای آزادی 6 ماه را در زندان بسر برده بود که در این کتاب توهین به رهبری از جمله اتها مات وی بوده است.
و بالاخره کوروش احمدی بعد از تحمل هفته ها زجر و شکنجه های جسمی و روحی از طرف نظام به طور موقت و مشروط در تاریخ ۷ / ۷ / ۸۷ یکشنبه از بازداشتگاهای غیر قانونی حکومت آزاد شد و این در حالی بود که یکی از شروط بازجویان بیت رهبری دست بر داشتن از وبلاگ نویسی و سکوت در برابر آنچه بر او گذشته است، بود.
وی پس از این ماجرا مجبور به ترک میهن شد و درست پس از چهارماه آزادی در کشوری بیگانه با بزرگواری تمام از بین ما رفت.
من به شخصه این غم بزرگ را به همه هم میهنان عزیز آزادیخواه و خانواده گرامیشون تسلیت می گم.
خبرنامه امیرکیبر: عصر روز یکشنبه 27 بهمن 1387 اسماعیل جلیلوند دانشجوی بازداشت شده شیراز پس از ۱۱ روز بازداشت با قرار کفالت آزادشد.
جلیلوند که در جریان سرکوب گسترده دانشجویان شیراز به همراه ۱۵ تن دیگر با سربرگ قوه قضائیه به اطلاعات احضار شده و به خاطر اعتراض به این امر غیرقانونی به اطلاعات مراجعه نکرده بود در چهارشنبه دو هفته گذشته با یورش مامورین اطلاعات به منزلش دستگیر شد.
بعد از مدتی طولانی و پر از اندوه ، این خبر خیلی خوشحالم کرد.
البته امیدوارم مابقی دانشجویان سیاسی در بند هم آزاد بشن و دیگه هیچ اتفاقی برای رفقامون نیافته.

مازیار معصومی: جرم علیرضا داودی انسان بودن است

 نوشته شده توسط مازیار معصومی

زمستان امسال یغماگرتر از همیشه دست به تاراج شاخ وبرگ
گویا گرمای آتش سال گذشته را که دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب بر پا کرده از یاد برده است. دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاه اصفهان با تجمعات پرشور صنفی- سیاسی خود در ۱۳ آبان، ۲۳ آبان،۱۳ آذر، اعتصاب غذای ۸ روزه ی دیماه و برگذاری مراسم سرخ روز جهانی زن در سرمای سوزان اسفند سال گذشته آتشی به پا کردند که هُرمش چنان لرزه ای بر اندام استبداد وتحجر انداخته که پس از گذشت یک سال، دست از سرکوبِ با قدرتِ هرچه تمامتر برنداشته و محروم از تحصیل کردن آنان را چاره ی کار خود ندانسته و عزم خود را بر نابودی آزادیخواهی و برابری طلبی جزم کرده اند؛ اما زهی تصور باطل زهی خیال محال. حملات عریان یابوی استبداد بر دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاه اصفهان چندی است افسار گسیخته. تابستان امسال حسین سرشومی را از خانه ربودند وبه زندان مرکزی اصفهان (دستگرد) منتقل کردند.
در ۲۱ مهر ماه مازیار معصومی،ارسلان صادقی، ندا اسدی و حبیبه علائی را نیز روانه ی دانشگاه دستگرد (!!!) نمودند واین بارنوبت علیرضا داودی بود که در۲۴ بهمن توسط "لباس شخصی ها" از خانه اش دزدیده شود و به مکان نامعلومی منتقل گردد. قلبم اگر در سینه بماند، قلم از نوشتن درنماند و باریدن اشک اگر بگذارد می خواهم بگویم: علیرضا داودی، مدیر مسئول نشریه ی توقیف شده ی راه خاکی، سردبیر نشریه ی امید فردا، نماینده وسخنگوی اعتراضات دانشجویی دانشگاه اصفهان، فعال کارگری وفعال حقوق زن، چهره ای است بارز در میان فعالین دانشجوئی سراسر کشور. علیرضا داودی، تداوم تپش قلب هائی است که دست هایشان از کار مزدی پینه بسته و مشت گره کرده ی نسلی است که با قدرت هرچه تمامتر بر پیکره ی این لاشه ی متعفنِ مردار خوار روانه شده. علیرضا داودی، حقیقتی است زنده وشمشیری است برنده که در شرایط قرون وسطائی پیرامونش سر به عصیان برآورده و ندای برابری سر داده و اینک در دادگاه های تفتیش عقاید با استدلال های مریخی سر بریده شده. علیرضا داودی، انسانی واقعی است که برای بهبود زندگی توده ی در بند کوشیده و یک دم دست از مبارزه بر نداشته وکارهایش بهترین جواب در برابر ضرورت تاریخ پیش رویش بوده برای رهایی و برابری این خلق بی چرا زنده. علیرضا داودی،در بند کسانی است که در بند عقده های قدرت پرستی و مال اندوزی خویش اند، کسانی که برای محالفانشان نسخه مرگ می پیچند و حقیقت را قربانی زر و زور و تزویر می کنند وزالو صفت بقای خود را در خون خواری می دانند. علیرضا داودی! رفیق بزرگوار! استوار باش و بدان که در چهار دیواری زندان تنها نیستی و در هر نفس با تو هستیم و تا رهائی نهائی تنهایت نخواهیم گذاشت. و شما عالیجنابان اقتدارگرا و شکنجه گر! زندانی کنید و شکنجه کنید ارسلان ها، حسین ها و علیرضا ها را و بیفکنید دستان ویکتور خارا ها را، اما با پژواک صدای گیتارشان که ترانه ی رهائی می خواند چه می کنید؟ گویا نمی دانید زمین همچنان می گردد حتی اگر گالیله از صحبت خود باز گردد. عالیجنابان اقتدارگرا و شکنجه گر! بدانید که از خواب توبه کنیم و با بیداری و هوشیاری پیمان بندیم و در برابر ظلم آسمانی مآبتان از فریاد آزادیخواهی و برابری طلبی لبریز شویم و دیر نباشد که پرچم سرخ برابری را بر ویرانه ی کاخ های شما برافرازیم.
منبع: سایت آزادی - برابری

بیانیه داب اصفهان در خصوص دستگیری رفقا علیرضا داودی و محمد پورعبدالله

بار دیگر دستگاه سرکوب و زندان یکی دیگر از بهترین یاران ما را به بند کشید.
علیرضا داودی دانشجوی آزادیحواه و برابری طلب دانشگاه اصفهان که در سخت ترین شرایط ممکن دست از مبارزه با دسنگاه سرکوب برنداشت اکنون اسیر زنجیرهای ارتجاع، که هیچگونه مخالفتی را تاب نمی آورد ، گرفتار شده است.
حکومت گمان می برد که مبارزه و ندای آزادیخواهی و برابری طلبی با اینگونه برخورد های سرکوبگرانه که تنها ریشه در وحشت روز افزون از جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی در کل کشور دارد، خاموش خواهد شد و دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب مرعوب این حملات خواهند شد.
باید به سرکوبگران قرون وسطایی فهماند که مبارزه برای آزادی و برابری ریشه در اوضاع نابسامان اجتماعی دارد. تضاد طبقاتی موجود در جامعه و فشار روزافزون تورم و بیکاری بر گرده ی طبقه ی زحمت کش، نابرابری های اجتماعی و ستم روزافزون بر زن که هر روزه قربانی سنت های پوسیده ی جامعه می شوند، اقزایش فشارها و محدودیت ها بر دانشجویان و پادگانی کردن دانشگاه ها و بسیاری مصایب دیگر که گریبان مردم ایران تحت حاکمیت سرمایه داری اسلامی را گرفته است باعث به وجود آمدن جنبشی شده است که رفیق علیرضا داودی تنها جزیی از آن است.
علیرضا داودی جرمش نه گفتن به تبعیض و نابرابری، نه گفتن به فقر وبیکاری، نه گفتن به استثمار انسان از انسان بود و حال پاسخش زنجیر است و زندان.
ما دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاه اصفهان ضمن محکوم کردن بازداشت رفقا علیرضا داودی و محمد پورعبدالله، حواهان آزادی فوری و بی قید و شرط رفقایمان از زندان هستیم. زنده باد آزادی زنده باد برابری
دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب دانشگاه اصفهان
صدور قرار بازداشت برای علیرضا داودی خبرنامه داب اصفهان 26/11/87: علیرضا داودی که عصر چهارشنبه توسط نیروهای اطلاعاتی دستگیر شده بود ، صبح امروز در دادگاه انقلاب شهر اصفهان حاضر شد. در این دادگاه برای علیرضا داودی قرار بازداشت صادر شده و وی را به سلول های انفرادی بند الف – طا زندان دستگرد اصفهان
انتقال دادند.

علیرضا داوودی بازداشت شد

دانشجویان برابری طلب اصفهان:(چهارشنبه 23 بهمن 1387) خبر فوری : عليرضا داوودی از دانشجويان آزاديخواه و برابری طلب دانشگاه اصفهان بازداشت شد. بنا به اخبار رسيده به خبرنامه داب اصفهان ساعاتی پيش عليرضا داوودی ،‌از دانشجويان آزاديخواه و برابری طلب دانشگاه اصفهان توسط نيروهای اطلاعاتی در منزل شخصی، دستگير و به مكان نامعلومی انتقال داده شد. مامورين لباس شخصی پس از انتقال عليرضا داوودی به تفتيش منزل شخصی نامبرده پرداخته و بعضی از وسايل و كتاب های نامبرده را ضبط كرده اند.
از وضعيت كنونی عليرضا داوودی و مكان نگهداری وی اطلاعی در دست نيست.
فرجام اعتراض! اسماعیل جلیلوند دانشجوی دانشگاه شیراز اکنون شش روز است که در بازداشتگاه اداره اطلاعات شیراز به سر می برد و علی رغم صدور قرار کفالت از سوی دادگاه انقلاب برای او، اداره اطلاعات شیراز از آزاد کردن او خودداری می کند، همچنین اداره اطلاعات شیراز علی رغم دستور قاضی پرونده مبنی بر ملاقات خانواده جلیلوند با او، مانع از ملاقات آنها شده است.جلیلوند روز چهارشنبه گذشته با حمله نیروهای امنیتی در منزلش دستگیر شد.شاید دلیل بازداشت او اعتراض او به احمدی نژاد و قاسم روانبخش – یکی از طرفداران سرسخت احمدی نژاد و شاگرد ارشد مصباح یزدی - بوده باشد.
فیلم این اعتراض را در لینک زیر ببینید .

ایران آزادترین کشور دنیا! عقاید خود را آزادانه ابراز کنید!

فعالان حقوق بشر در ایران امیدرضا میرصیافی صبح روزشنبه پس از حضور در دادگاه انقلاب ، بازداشت و برای اجرای حکم دو سال و نیم حبس تعزیری خود روانه زندان گردید. این فعال فرهنگی اصفهانی ،روزنامه نگارو وبلاگ نویسی است که به علت انتشار عقایدش در وبلاگ روزنگار در تاریخ 3 اردیبهشت 1387 دستگیر شده بود. اتهامات وی توهین به رهبران جمهوری اسلامی و توهین به مقدسات اسلام اعلام شد. وی پس از 41 روز بازداشت در سلول انفرادی با قرار وثیقه بسیار سنگین صد میلیون تومانی آزاد شد. میرصیافی در تاریخ 12 آبان در شعبه پانزده دادگاه انقلاب محاکمه و به دوسال و نیم حبس به دلیل آنچه که توهین به رهبران نظام و تبلیغ علیه نظام خوانده شده محکوم شد. وی پرونده‌ی مفتوح دیگری نیز در دادگاه عمومی تهران با اتهاماتی چون توهین به مقدسات اسلام دارد که زمان برگزاری آن اردیبهشت ماه سال آینده است. نامبرده روز شنبه پس از احضار تلفنی شعبه 15 دادگاه انقلاب در این مکان حضور یافت که توسط دایره اجرای احکام بازداشت و روانه زندان گردید. لازم به یادآوری است حکم صادره برای ایشان بدون طی دادگاه تجدید نظر قطعی گردیده بود.
اما تا کی می توانند جلوی ما را بگیرند؟ تا کی؟
این جا ایران است. آزاد ترین کشور دنیا!!!!!!!!!!!!!!!!
از این آزادی لذت ببرید!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
درود
قابل توجه هموطنان ایرانی عزیز و تمام کسانی که به تاریخ و گذشته چندین هزارساله خود افتخار میکنند : جدیداٌ تعداد زیادی از شرکتهای جیره خوار اعراب و نیز اعراب همیشه دشمن ایرانیان که هیچگونه هویتی در منطقه خلیج همیشه فارس ما ایرانیان نداشته اند ، در صدد نابود کردن هویت چندین هزار ساله ما ایرانیان هستند و همچنین درصدد ازبین بردن نام تاریخی چندین هزارساله " خلیج فارس " و تبدیل آن به نام مسخره " خلیج عربی " میباشند . پس ما میتوانیم بدون کوچکترین هزینه و فقط با زدن ایمیل به این شرکتها به آنان بفهمانیم ایرانیان در تمام دنیا از هویت تاریخی خود دفاع خواهند کرد . یکی از این شرکتهای جیره خوار اعراب شرکت نوشابه انرژی زای " " POWER HORSE میباشد که در سایت خود رسماٌ خلیج همیشه فارس را به نام جعلی " خلیج عربی" تبدیل کرده است پس ما با ارسال این متن و یا هر متن هر دلخواه از جمله پیوند زدن خواهر و مادر اعراب ، میتوانیم کمک هرچند کوچک ولی با ارزش کنیم و به آنان بفهمانیم ایرانیان برای زنده نگاه داشتن هویت چندین هزارساله خود همیشه بیدارند : POWER HORSE BACK YOUR LITTLE HOME , ARAB'S SLAVE :YOU HAVE NO PLACE IN IRAN ALWAYS PERSIAN GULF آدرس ایمیل های شرکت POWER HORSE http://aa.mc634.mail.yahoo.com/mc/compose?to=office@power-horse.com http://aa.mc634.mail.yahoo.com/mc/compose?to=t.koenigsbauer@power-horse.com یه حال اساسی به ایمیلهای این شرکت بدید تا صبح و شب خواب PERSIAN GULF ببینند . FROM EAST TO WEST .... PERSIAN GULF 4EVER
پس این پست را هم اگر غیرت ایرانی دارید به تمامی دوستان خود چه در ایران ، چه در خارج ایران و نیر به تمامی سایت داران و وبلاگ نویسان ایمیل بزنید تا اونها هم حجم عظیمی از قدرت ایرانیان رو نشون این اعراب بدهند !!
ایمیل به شرکت فراموش نشود!
(با تشکر از گروه مارشال مدرن)