سری دوم فیلم های چهار شنبه سوری

این هم سری دوم فیلم های چهارشنبه سوری ... از این‌‌که دیر شد عذر می‌خوام!
*

*

فرستنده: مسعود از تهران

محل برگزاری چهارشنبه سوری: میدان هفت حوض تهران

*
اصفهان، فیلم گیرنده : سارا( خودم ، نویسنده وب)

نوروز خجسته باد

بار دیگر، بار طبیعت فرا می رسد وهمچنان در انتظار بهار زندگانی آزاد به شب نشسته ایم. درآستانه سال نو، به یاد می آوریم نیاکان ایران زمین را و امیدواریم روزگاران ایران بار دیگر بهاری شود و آزادی و آزادگی پس از این شب سرد ظلمانی ،بر پهنه دشت ها و دره ها و بلندای کوه های این سرزمین پاک ، برگردد. در این لحظات ورود به سال نو از دادار دانا می خواهیم هم میهنانمان به شکوه و عزت تاریخی خود واقف گردند. این دگرگونی را در جسم و جان خود حس کنند و برخیزند و به پیشواز بهار پرواز کنند و سرود آزادی سر دهند. ای پدیدار گرداننده بزرگ ، فرزندان این سرزمین آریایی را فزونی ده و تندرست و توانا و خردگرایشان بگردان ، که با نور و دانش و آگاهی ، جهان هستی را به نیکی بیارایند و برای کشور خود و جهانیان منشاء خیر و نیکی و آزادگی باشند. ای دادار دانا ، تو که به این مردمان ، میترا ، زردشت ، کوروش بزرگ و بزرگان دیگری داده ای ، فرزند دیگری اهدا کن ، تا با پندار نیک و گفتار و کردار نیک ، سرزمین اهورایی خویش را از این دشنام زمانه برهاند و بیش از این ایرانیان ، خوار غربیان و تازیان بیابان نشین نمانند. نوروز، برای تو ای هم میهن با تمامی آیین شکوهمندش فرخنده و خجسته باد. باتشکر از وب کاوه *

آخرین وضعیت دانشجویان زندانی، در آستانه سال نو

پنجشنبه ، 29 اسفند 1387
آزادی امیرحسین محمدی و ساناز الله یاری پنجشنبه ۲۸ اسفند امیرحسین محمدی و ساناز اللهیاری دو تن از دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب و از فعالین سرشناس جنبش دانشجویی پس از تحمل بیش از یک ماه فشار و شکنجه از زندان اوین آزاد شدند و به آغوش پر محبت خانواده ها و رفقایشان بازگشتند. این دو فعال دانشجویی که به همراه نسیم روشنایی و مریم شیخ دستگیر شده بودند در طی مدت زمان بازداشت خود به شدت تحت انواع فشار های جسمی و روحی قرار داشته اند و متاسفانه آثار ضرب و شتم شدید به صورت کبودی های متعدد بر روی بدن آنان و حتی در موردی بروز مشکلات تنفسی به علت شدت ضرب و شتم آشکار است. گفتنی است سازمان عفو بین الملل در بیانیه ای نسبت به اعمال شکنجه بر روی این چهار فعال دانشجویی هشدار داده بود و از نهاد های امنیتی درخواست نموده بود که امکانات پزشکی لازم را جهت مداوای این عزیزان در اختیار ایشان قرار دهد.
صدور قرار وثیقه برای دو تن از فعالین دانشجویی دانشگاه اصفهان بنا به اخبار منتشره برای دو تن از فعالین دانشجویی دانشگاه اصفهان به نام های ارسلان صادقی و بهمن خدادی قرار وثیقه صادر گردیده است که متاسفانه با توجه به ابلاغ دیر هنگام و شرایط تعطیلات در ایران ، خانواده های این عزیزان برای تهیه این وثیقه ها به شدت دچار مزیقه گردیده اند. قابل ذکر است این دو دانشجو به همراه حسین سرشومی و علیرضا داودی از فعالین برجسته و رادیکال دانشگاه اصفهان از مجموعه دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب بودند که در بازداشت های اخیر به شدت تحت انواع فشار های جسمی و روحی قرار گرفتند و بنا به گزارش خانواده های این فعالان دانشجویی، اثرات ضرب و شتم شدید و کبودی های متعدد بر سر و صورت این عزیزان مشهود بوده است.
ادامه وضعیت نگران کننده ی ۹ دانشجوی بازداشتی دانشگاه امیرکبیر در آخرین تحولات ۹ دانشجوی زندانی دانشگاه امیر کبیر بنا به گزارش خبرنامه دانشجویان امیر کبیر ،خانواده ۵ تن از ۹ تن دانشجوی زندانی دانشگاه امیر کبیر موفق به دیدار عزیزان در بندشان نشده اند و به شدت نگران وضعیت آنان می باشند. قابل ذکر است تعدادی از این فعالان دانشجویی به اعتصاب غذا در زندان دست زده بودند و شیوه برخورد بازجویان وزارت اطلاعات و وضعیت سلامت جسمی این فعالان دانشجویی در پرده ای از ابهام قرار دارد.
به امید آزادی تمامی دانشجویان زندانی زنده باد آزادی زنده باد برابری
منبع: آزادی - برابری
چهارشنبه ، 28 اسفند 1387 محمد پورعبدالله که از تاریخ بیست و چهارم بهمن ماه سال جاری در بازداشت وزارت اطلاعات به سر می برد، در آخرین مرحله روند آزادی خود در مقابل درب زندان اوین مورد ضرب و شتم وحشیانه ماموران زندان قرار می گیرد و پس از آن به زندان قزل حصار منتقل می شود. وی در تماسی که از زندان قزل حصار با خانواده خود داشته است ابراز داشته که در اثر این ضزب و شتم پایش به شدت مجروح و دچار خونریزی گردیده است. او هم اکنون در بند معتادین و قاچاقچیان مواد مخدر در زندان قزل حصار نگهداری می شود. با توجه به دوران طولانی مدت نگهداری وی در سلول انفرادی، ضرب و شتم متوالی وی در حین روند بازجویی و همچنین شرایط کنونی نگهداری وی در بند بزهکاران زندان قزل حصار، خانواده وی به شدت نگران سلامتی او هستند. لازم به ذکر است که مادر محمد پورعبدالله که از بیماری قلبی مزمن رنج میبرد، پس از اطلاع یافتن از وضعیت فرزندش در زندان قزل حصار و خطراتی که از سوی دیگر زندانیان سلامت وی را تهدید می کند، در وضعیت جسمی و روحی به شدت نگران کننده ای قرار گرفته است.

امیدرضا میرصیافی درگذشت

فعالان حقوق بشردر ایران امیدرضا میرصیافی، وبلاگ‌نویس و روزنامه‌نگار امروز در زندان اوین فوت کرد. این وبلاگ نویس زندانی که از ماه گذشته برای تحمل دو سال و نیم حبس در زندان اوین بسر می برد، صبح امروز به دلیل فشار روانی و عدم دریافت کمکهای پزشکی مورد نیاز با توجه به شرایط وخیم روحی به بهداری زندان منتقل شد. وی ساعتی پیش جان خود را در زندان اوین از دست داد. امیدرضا میرصیافی وبلاگ‌نویس، روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی بود که به خاطر درج عقایدش در وبلاگ به اتهامات توهین به مقامات و تبلیغ علیه نظام به دو سال و نیم زندان محکوم شده بود. وی پرونده مفتوح دیگری در دادگاه عمومی استان تهران مبنی بر توهین به مقدسات را داشت که تاریخ برگزاری آن اردیبهشت ماه سال آینده اعلام شده بود. این زندانی عقیدتی که از وضعیت جسمی و روحی مناسبی برخوردار نبود علیرغم دارا بودن شرایط مرخصی، هیچگاه به مرخصی استعلاجی اعزام نگردید. مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران پیش تر در خصوص مرگهای مشکوک زندانیان سیاسی در ایران و سیر تصاعدی آن ابراز نگرانی کرده بود. ---- گزارش پزشکی مرگ امیدرضا میرصیافی در زندان اوین فعالان حقوق بشر در ایران گزارش ذیل در بر گیرنده مشاهدات دکتر حسام فیروزی ، پزشک و فعال حقوق بشر زندانی است که بعنوان یک متخصص و شاهد، فوت این زندانی عقیدتی را حاصل بی توجهی مسئولان زندان و کادر پزشکی می داند. در حدود ساعت 12 ظهر خبردار شدم که امیدرضا میرصیافی حال خوبی ندارد به سراغ او رفتم و او را به بهداری داخل بند 7 زندان اوین، انتقال دادیم، من در آن بهداری برای‌اش لوله‌ی معده قرار دادم و معده‌ی او را شست‌وشو دادم، برای‌اش رگ گرفتم و اقدامات اولیه را انجام دادم. از پزشک آن‌جا درخواست کردم که داروی آتروپین برای او تجویز کند و داروی لینگر به او دهد ولی پزشک بهداری گفت که سرم یک‌سوم برای او کافی است و من را با توهین از اتاق بیرون کرد اما من هم‌چنان اصرار داشتم که این‌جا نمی‌توانید کاری انجام دهید و باید او را به بیمارستان بیرون مثل بیارستان لقمان، منتقل کنید چون وی به دلیل خوردن تعداد زیادی قرص پروپرانول با افت شدید فشار خون و کاهش تعداد ضربان قلب روبه‌رو شده بود و فشارش زیر 7 بود، اما پزشکان گفتند ما خودمان می‌دانیم باید چه کار انجام دهیم و من را از اتاق بیرون کردند. من باز پشت در بهداری ایستادم و مصرانه خواستم که او را به دلیل افت فشارخون و به دلیل این‌که بدن وی کاملا سرد شده بود، به بیمارستان لقمان منتقل کنند اما پزشکان بهداری زندان به من گفتند این مساله ارتباطی با شما ندارد و ما می‌دانیم چه کاری انجام دهیم. اما با اصرار بیش اندازه‌ی من او را به بهداری پایین زندان اوین منتقل کردند و از آن‌جا به بعد را دیگر من هیچ اطلاعی ندارم به دلیل این‌که به من اجازه‌ی‌هم‌راهی با وی را ندادند. نکته‌یی که مهم است این است که پزشکان زندان در ابتدا حتا سعی در گرفتن رگ و فشار خون امیدرضا را نداشتند و اقدامات اولیه را نیز با اصرار و پافشاری من انجام دادند. ان‌ها همه چیز را به عنوان تمارض محسوب می‌کنند. مسئولان زندان و پزشکان این‌جا برای جان زندانیان، کوچک‌ترین اهمیتی قایل نیستند. از نظر من که یک پزشک هستم امیدرضا میرصیافی دچار افسرده‌گی شدید بود و به هیچ وجه نمی‌توانست شرایط زندان را تحمل کند، حتی پرونده‌های پزشکی خود را مبنی بر دارا بودن افسرده‌گی شدید به پزشکان زندان ارائه داده بود، اما متاسفانه کوچک‌ترین توجهی به وی نشد. این واقعه کم‌ کاری صددرصد پزشکی زندان است. او دچار مشکل افسرده‌گی شدید بود. من از وی خواسته بودم تا او به روان‌پزشک مراجعه کند ولی او پس از مراجعه به روان‌پزشک زندان، هیچ نتیجه‌ ای ندید زیرا این روان‌پزشک برای کسی ‌که فکر خودکشی داشته و چند بار اقدام به خودکشی نیز انجام داده بوده، فقط داروی آرام‌بخش تجویز کرده است.
درگذشت این همرزم عزیز را به جامعه مبارز ایران تسلیت عرض میکنم.
ننگ باد بر شرف نداشته این نظام . ننگ باد
روحش شاد و یادش گرامی

گزارشات چهارشنبه سوری

چهارشنبه سوری نیست، میدان جنگ است!
گزارش از تهران:
از چهار گوشه تهران و از هر نقطه ای صداهای مهیب انفجار و ترقه های بمب که بعضی شان ساختمان ها را بلرزه در میاورد بگوش میرسد. در منطقه تهران پارس با اینکه نیروهای انتظامی از صبح امروز مستقر هستند ولی تراکم جمعیت بصورت کوپه ای و سیال این نیروها را به عواملی تماشاچی مبدل کرده است. جوانان از لای جمعیت ترقه های خود را پرتاب میکنند. حتی نارنجک های دست ساز باعث میشود تا نیروهای انتظامی با همه تجهیزاتی که در اختیار دارند در نقطه ای کز کنند و بجای سرکوبی مراقب خودشان باشند. درهمین منطقه و حواشی آن شعله های آتش زبانه میکشد. این آتش ها بجای بوته با انباشت هیزم و کارتن و انواع مواد سوزنده برپا شده است. در منطقه شهرک غرب و سعادت آباد نیز وضعیت دست کمی از تهران پارس ندارد. در این مناطق شرایط بگونه ای است که هرگونه ابتکار عمل را از دست نیروهای سرکوبگر گرفته و آنها را واداشته تا فقط به فکر سلامت خودشان باشند. مشاهدات حکایت از این دارد که اگر چنین وضعیتی فقط 2 روز ادامه پیدا کند، هیچ معلوم نیست که وضعیت رژیم اسلامی چگونه رقم بخورد !؟ شاید این سئوال هم اکنون در ذهن کارگزاران رژیم متبادر باشد. در منطقه هفت حوض نارمک شلوغی غیر متراکم و کپه ای بگونه ای است که کنترل آن بکلی از دست نیروهای انتظامی و امنیتی خارج شده و به فاصله هر یک دقیقه یا کمتر ترقه های بمب لرزه بر اندام نیروهای انتظامی می اندازد و باعث می شود تا آنها از ماندن در یک نقطه پرهیز کنند. چون هر لحظه ممکن است که با آمدن یک نارنجک یا ترقه بزرگ که با سنگ ریزه های بسیار ساخته میشود موجبات کور شدن یا نقص عضو آنها را فراهم سازد. گزارشها حکایت از آن دارد که در منطقه جنوبی تهران مثل جوادیه و منطقه قلعه مرغی – نازی آباد وغیره وضعیت هزار بار بدتر از آن چیزی است که در شمال وغرب و شرق تهران جریان دارد. در یک کلمه میتوان گفت، مراسم چهارشنبه سوری امسال با آتش خشم مردم بمیدان جنگ، براستی به جنگی تمام عیار علیه رژیم جمهوری اسلامی مبدل شده است. خدا کند که ملایان حاکم و نیروهای سرکوبگر آن با هر تعریف و توصیفی و با هر لباسی و با هر عنوانی از وضعی که امروز بر تهران حاکم است درس گرفته و خشم فرونهفته مردم خاصه جوانان کشور را بخوبی دریابند. گزارش از بوکان:
از تمام محله‌های شهر کرد نشین بوکان صدای انفجار به‌ گوش میرسد. آتشهای عظیم در کوچه‌ها و خیابانها افروخته‌ شده‌است و مردم پایکوبی میکنند. صدها نفر از نیروهای ضد شورش و نیروهای انتظامی نقاط حساس و مرکزی شهر را زیر نظر دارند و و عملن حکومت نظامی اعلام نشده‌ای در شهر بوکان حکم فرماست. مردم بدون توجه‌ به‌ نیروهای حکومتی با نزدیک شدن غروب همه‌ مغازه‌ها را بسته‌اند و به‌ استقبال نوروز باستان رفته‌اند..
گزارش از درگيری مردم با مزدوران رژیم در تهران پارس ستاره از تهران گزارش از درگيری مردم و پليس در تهران پارس خ 151 : در پی درگيری شديد بين پليس و مردم ، سرهنگ حکمت از امنيت چهارم فرمان شکستن شيشه ی منازلی که مردم از پشت آن ها شاهد درگيری و فيلمبرداری بودند را صادر کرد.
شب چهارشنبه سوری ما هستیم....شب پیروزی ملت ایران شب اندوه نظام اشغالگرمیدان آریاشهر حکومت نظامی استاز ساعات عصر، تعداد بیشماری اتومبیل های ضربت سیاه رنگ و نیز اتومبیل های گشت یگان ویژه و نیز نیروی انتظامی با تعداد بی نهایت فراوان مامورین ، تکاوران بسیار بلند قامت و تنومند و همگی جوان، با لباسهای مافوق مجهز ، کلاههای مخصوص و باتوم و اسلحه میدان صادقیه ، آریاشهر را تحت تصرف و تسلط خود قرار داده بودندمجتمع تجاری و مرکز خرید گلدیس و سایر مراکز خرید آریاشهر را تعطیل کرده و مامورین میدان و اطراف آنرا قرق کرده بودند. همگی بسیار رعب آور و هراس انگیز...منطقهء صادقیه علیرغم حکومت نظامی اعلام نشده، مملو از جوانانی بود که در اطراف میدان در گروههای چند نفره ایستاده بودند و مترصد آغازبرگزاری مراسم چهارشنبه سوری بودندجوانان اعم از دختران و پسران غیور و دلاور زنان و دلاور مردان ایرانی، به هشدار مامورین توجه نمی کردند و میدان را خالی نمی کردند امشب شب پیروزی ماشب شکست اهریمنشب اثبات ما هستیم شب هویت ایرانی ماست و ما هستیم.
گزارش چهارشنبه سوری در شهرضا گزارش یکی از خوانندگان:
شهرضا یکی از باشکوه ترین، پرجمعیت ترین و شادترین مراسم چهارشنبه سوری را در سروستان برگزار کرد؛ بلوار ورودی سروستان برای اولین بار طی سالهای گذشته برای مراسم چهارشنبه سوری توسط حداقل 4 خودرو نیروهای انتظامی مسدود شده بود و بسیج که بنا به گزارشات دریافتی در حال آماده باش کامل به سر می برد در قسمت ورودی شهرک سروستان ایستگاه ایست و بازرسی بر پا کرده بود و یکی یکی ماشینها را مورد کنترل قرار می داد؛نیروهای انتظامی و بسیج در جای جای شهرک حضور داشتند ولی تا لحظه ارسال این خبر هیچ مورد نگران کننده‌ای مشاهده نشد؛ در یک منطقه از سروستان به قدری جمعیت شلوغ و متمرکز شد که تمام راههای اصلی ورودی به آن منطقه را مسدود کردند و فقط اجازه خروج از آن ناحیه را میدادند؛ مردم با فشفشه و رقص و پایکوبی و صدای بلند موزیک شاد ترین چهارشنبه سوری را برگزار کردند؛ تا این لحظه که ساعت نه سی دقیقه شب می باشد جمعیت همچنان به سمت سروستان روانه است و اطلاعاتی‌ها فقط با موتور و در شکل و شمایل مردمی کنار جمعیت چند دقیقه می ایستند و به جای دیگر می روند؛مردم با تنبک و صدای بلند موزیک آشکارا میرقصیدند و نیروهای انتظامی فقط نظاره‌گر بودند؛شهرضا امشب به خروش درآمد؛پاینده ایران ما هستیم
چهارشنبه سوری؛ در آبادان غوغا بود
گزارش یکی از خوانندگان:
از ساعت 5 خیابان پارک معلم را بسته بودند ماموران راهنمایی و رانندگی خیابان را کنترل می کردند در تمام نقاط شهر خیابان امیری و پارک معلم و بازار مرکزی مملو از مامور بود اما مردم در کوچه ها و پس کوچه ها چهارشنبه سوری را برگزار کردند صدای ترقه و شادی در تمام نقاط آبادان به گوش می رسید سال پیش آبادان ساکت بود ولی امسال بسیار عالی بود شكست پروژه های رژيم برای نابودی چهارشنبه سوری گزارش از:پريش پاهكين از هفته ها پيش حكومت تمام قواي نظامي ،انتظامي ، شبه نظامي و لباس شخصي و بسيج را به حالت آماده باش در آورده بود و با استفاده از تبليغات گسترده نمايندگان ولايت فقيه در شهرها و استانها ، بازداشتهاي بي دليل و بي سابقه حتي ساعاتي پيش از آغاز مراسم و ايجاد فضاي رعب و وحشت سعي در نا اميد كردن، ترساندن و به خانه بازگرداندن همگان داشت . رژيم مي خواست تا در ادامه پروژه ايران ستيزي خود كه در مدت 30 سال به آن مبادرت ورزيده ، چهارشنبه سوري را محو و نابود كند و مردم را به نبودن و خود نا آگاهي عادت دهند .امروز مردم ايران بار ديگر به خود و به حكومت اشغالگر ضد ايراني ثابت كردند كه هنوز "ايراني هستند" و اين بار بيش از هر زمان ديگري مي ايستند تا بگويند: "ما هستيم " . مردم را مي شد همه جا در همه خيابانهاي اصلي و فرعي، ميدانهاي شمال ،جنوب ،شرق و غرب تهران و كرج مشاهده كرد كه همه ابزارهاي قدرت نهان و آشكار رژيم را به سخره گرفته و از ساعات اوليه عصرگاه تا پاسي از نيمه شب به برپايي آتش ،رقص و پايكوبي پرداختند.مردم در بسياري از مناطق بي هراس از دستگيري و بازداشت با نيروهاي سركوبگر رژيم درگير شده و با شعارهاي تند ضد رژيم جشن ملي خود را به صحنه اعتراض هاي گسترده تبديل كرده و نمايشي مسحور كننده از قدرت ملي را به رخ سردمداران ضد مردمي كشيدند. مردم به جان آمده با بغضهاي عميق خود به صحنه آمدند تا تمام نقشه هاي دست اندركاران حكومت اسلامي را نقش بر آب كنند و با اعلام حضور خود قدرت درنده خويي حاكمان را بي اثر جلوه دهند.رژيم كه امروز با همه كارتهاي خود بازي كرده است در رويارويي با قدرت مردم دست خالي شده است . چهارشنبه سوری؛ درگیری مردم با مزدوران رژیم در مشهد گزارش یکی از خوانندگان:
در مشهد در شب چهارشنبه سوری درگیری شدیدی بین مردم و مامورین بسیجی رخ داد که تو این جریان 3 تن ازمردم زخمی و 2 بسیجی نیز زخمی شدند لباس شخصی ها اقدام به کندن پلاک اتومبیل های پارک شده میکردندومردم با تجمع بیش از چند هزار نفر در بزرگراه های مشهد ترس را در وجود مامورین بیشتر کرده بودند.
گزارش چهارشنبه سوری در بوشهر دخت کوروش از بوشهر: ساعت ۵ بعد از ظهر ماموران رژِیم در خیابان ساحلی و پارک شُغاب ایستاده بودند...حدود ساعت ۷ راه های خیابان ساحلی را بستند! و مردم مجبور شدند پیاده در آن مکان حضور پیدا کنند. صدای ترقه ها فضای آن مکان را پر کرده بود! جوانان تابلوی شهرداری را از جا در آوردند و چراغ های برق را شکتند... جمعیت بسیار بسیار زیاد بود... لباس شخصی ها بین مردم جاسوسی می کردند! در پارک شُغاب هم غوغا بود و نیروهای ضدشورش با مردم مقابله می کردند که گاز اشک آور در هوا پخش کردند ، و با پرتاب سنگ مردم را از آن منطقه دور کردند. ماموران رژیم به جوانان حمله می کردند که من خودم دیدم ۸ تا موتور پلیس ۲ تا جوان را در کوچه با باتوم زدند...... مردم در کوچه های خودشان آتش درست کرده بودند و از روی آن می پریدند...
گزارش از خودم(سارا ، نویسنده وب) از اصفهان:
دروازه شیراز جمعیت کثیری در دروازه شیراز اصفهان گرد هم آمده بودندو به رقص و پایکوبی و آتش بازی مشغول بودند که یک باره ماموران به میان مردم آمدند و با نزاع زبانی با مردم ، آن ها را تحقیر کردند و البته تهدید که دست از رقص و پایکوبی برداریناز میان جمعیت صدای ترقه به گوش میرسیدماموران آتش های مردم را خاموش کرده و به دنبال آن ها گذاشتند هر کسی از یک طرف پا به فرار گذاشته بود من در حال عکس گرفتن از این جریان بودم که ناگهان مردم پا به فرار گذاشتن و یک مامور هم به دنبال من افتاد در حال فرار به زمین افتادم و شلوارم نیز پاره شد به سمت خیابان رفتم درب یک ماشین در حال حرکت را باز کردم و سوار ماشین شدم جریان را برایش گفتمفوراً عکس های داخل گوشی را پاک کردم کمی جلوتر یک ایست بازرسی تشکیل داده بودندماموری که به دنبال من بود نیز سر رسید و من را از ماشین خارج کرد .
مامور:گوشیتو بده
من:با گوشی من چه کار دارین؟
مامور:عکس می گرفتی نه؟
من: نه. من عکس نمیگرفتم .
گوشی را بازرسی کرد
مامور: پس برای چه فرار کردی؟
من:خب شما گذاشتین دنبال مردم دنبال من هم گذاشتین من هم فرار کردم
که ناگهان یک فرد مسنی شروع کرد به ناسزا گفتن که چرا نمیگذارید مردم خوشی کنن و این کار ها را انجام میدهید با هزاران دردسر از آن بین گریختم و دوباره به میان جمعیت بازگشتم. بعد از زمان کوتاهی دوباره جمعیت گرد هم آمدند و آتش ها برافروخته شد و رقص و پایکوبی از نو شروع شد مامورها به طرف مردم آمدند و اینبار مردم با استقامت فراوان و در حالی که هر لحظه بر عصبیتشان افزوده میشد به طرف ماموران حمله بردند و این بار این مامورها بودند که پا به فرار گذاشتند مردم با سنگ و گل و زباله به سمت ماموران حمله بردند و با غرور تمام به کارشان ادامه دادند اندکی بعد ماموران بیشتری به گرد جمعیت آمدند و یکی از آن ها با وحشی گری تمام فریاد زد اگر دست از این کارهایتان برندارید ماشین هایتان را به آتش میکشیم که یکی از بین جمعیت فریاد زد: شما هیچ غلطی نمیتونین بکنین مگر مملکت مال باباتونه که هر کاری بخواین میکنین جرات دارین ماشین های ما را به آتش بکشید ما هم شهر را به آتش میکشیم اما باز هم ماموران گرد جمعیت حضور داشتند تا مبادا کسی شعاری دهد...
اصفهانک در سه راهی که از یکی از آن ها به اصفهانک وارد میشوند یک عده کثیری ایستاده بودند و با نشان دادن تابلوی ایست به مردم ماشینهای آنها را نگه داشته و به بازرسی داخل ماشین ها می پرداختند در حالی که هیچ یک از آن ها مامور نبودند و لباس های فعالان بسیج را به تن داشتند حتی یک مامور انتظامی هم دیده نمیشدو این کاملاً واضح بود که این بسیجیان خیره سرانه به بازرسی ماشین های مردم می پردازندشعله های آتش از هر سو زبانه می کشید و صدای ترقه فضا را پر کرده بود اما این گروه به غیر از بازرسی ماشینها کار دیگری انجام نمیدادند و فقط باعث به وجود آمدن یک ترافیک سنگین شدند و هم چنین خیلی وحشیانه افراد مجرد را از ماشین بیرون میکشیدند و بازرسی بدنی میکردند.
یکی از خیابان های اصفهان به نام دقیقی در یکی از خیابان های اصفهان به نام دقیقی جمعیت زیادی از دختر و پسر گرد هم آمده بودند و به رقص و پایکوبی می پرداختند در حالی که ماشین های خود را به حالت گرد دور کوچه پارک کرده بودند و نورهایشان را روشن گذاشته بودند و صدای موسیقی منازل را به لرزه در میآورد دختر و پسر در کنار هم پایکوپی میکردند که ناگهان ماموران نیروی انتظامی به داخل کوچه آمدندو آتش ها را خاموش کردند ولی کسی از جایش تکان نمیخورد همه کف میزدند و هورا می کشیدند ماموران چوب ها را با خودشان بردندکمی بعد جمعیت رقص خود را شروع کردند اما دیگر از آتش خبری نبود به داخل حیاط رفتیم و در حیاط شروع کردیم به پایکوبی و این کار را تا ساعت 12 نیمه شب ادامه دادیمراس ساعت 12 زمانی که به کوچه آمدیم با حیرت تمام دیدم که جمعیت یکی یکی روی هم چوب میگذارند و در سراسر کوچه فشفشه قرار می دهند تا دوبار کار را از سر بگیرند آتش ها برافروخته شد و نور فشفشه ها زیبایی خاصی به کوچه بخشید همه در کنار هم شادی کنان می رقصیدند زن و مرد دختر و پسر و هورا می کشیدند صدای ترقه در کوچه طنین انداز شده بود و از شدت صدا گوش های همه سوت میکشیدو این کار تا ساعت 2 بعد از نیمه شب ادامه داشت.
گزارش خبرگزاری رژیم از "بی نظمی" در تهران خبرگزاري حکومتی فارس:
رئيس مركز اطلاع رساني فرماندهي انتظامي تهران بزرگ گفت: انفجار مواد محترقه در خيابان نظام آباد تهران به چند مغازه خسارت وارد كرد. سرهنگ مهدي احمدي، افزود: دقايقي قبل بر اثر انفجار مواد محترقه به چند مغازه در خيابان نظام‌آباد خسارت وارد شد. وي ادامه داد: عمده بي‌نظمي‌هاي رخ داده در چهارشنبه آخر سال در شرق تهران گزارش شده اما در برخي از مناطق غربي نيز آثاري از بي‌نظمي ديده شده است. چهارشنبه سوری؛ ناآرامی در شرق تهران خبرگزاری حکومتی مهر:
عده‌ای در منطقه شرق تهران اقدام به آتش زدن چند اصله درخت کردند. مشاهدات خبرنگار ما حاکی از آن است که عده ای از اراذل و اوباش در منطقه نظام آباد تهران (خیابان شهید مدنی) اقدام به آتش زدن چند اصله درخت کرده اند. همچنین بر اثر انفجار مواد محترقه تعدادی از مغازه های منطقه دچار خسارت شده است. چهارشنبه سوری؛ دستگیری تعدادی در تهران خبرگزاري فارس:
معاون عمليات نيروی انتظامی كشور گفت در چهارشنبه آخر سال تعدادی از افرادی كه برای خانواده‌ها مزاحمت ايجاد می كردند، دستگير شدند. سردار حسين ساجدی نيا گفت گزارش‌های رسيده از تهران حاكی است محلات سعادت آباد، تهران پارس، سلسبيل و صادقيه شلوغ بوده و برخي بی ‌نظمی‌ها مشاهده شده است. معاون عمليات نيروی انتظامی كشور اظهار داشت: با افرادی كه برای خانواده‌ها ايجاد مزاحمت كرده‌اند برخورد كرديم و تعدادی ازآنان دستگير شده‌اند. سردار ساجدی نيا افزود: در حال حاضر آمار دقيقی از دستگيری‌ها وجود ندارد. چهارشنبه سوری؛ دستگیری صدها نفر در تهران خبرگزاری حکومتی مهر:
معاون دادستان تهران در امور زندانها گفت در شب چهارشنبه سوری بیش از 700 نفر دستگیر شدند که پرونده آنان در حال رسیدگی است. محمود سالارکیا گفت: این تعداد در حال حاضر در بازداشت به سر می برند و پرونده تمامی آنان در شعب ویژه ای که به این امر اختصاص یافته در حال رسیدگی است. معاون دادستان تهران در امور زندانها گفت: این 700 نفر بدلیل بر هم زدن آرامش عمومی و ایجاد رعب و وحشب در شب چهارشنبه سوری بازداشت شده اند. پیش ترمرتضوی دادستان جنایتکار رژيم در تهران گفته بود اخلا‌ل كنندگان چهارشنبه آخر سال تا پايان تعطيلا‌ت نوروزى در بازداشت مى مانند. این مزدور بدنام كه در جمع سركردگان ارگانهاى سركوبگر رژيم سخن مى گفت، افزود در 18 ناحيه دادسراى تهران يك نفر بازپرس و يك نفر داديار به صورت فوق العاده به جرايم اينگونه افراد خارج از نوبت رسيدگى خواهند كرد. چهارشنبه سوری؛ تو دهنی مردم تبریز به آخوندها گزارش یکی از خوانندگان از تبریز:
شب گذشته همزمان با مراسم چهارشنبه سوری در سراسر ایران ، شهر تبریز نیز یکپارچه شور و آتش بود . مردم این شهر که همواره برگزاری آیین های ایرانی را به کوچه های فرعی محل سکونت و خانه های نسبتا بزرگ خود محدود می داشتند ، امسال برای نشان دادن همدلی خود با دیگر هم میهنان و زدن تو دهنی به همه آنانی که ایرانیان را برای برگزاری این آیین پرشکوه و کوبنده به باد مسخره گرفته و آنان را مشتی عقب مانده خوانده اند، به خیابان های اصلی شهر ریخته و در کنار هم این مراسم را برگزار کردند . در تمامی نقاط شهر از شمال و جنوب و غرب و شرق صدای انفجار ترقه ها و نارنجک های دست ساز به گوش می رسید و آتش های بزرگی که به پا شده بود به سران نظام می فهماند که سرانجام روزی پرونده این رژیم در آتش خشم این مردم سوزانده خواهد شد . در بسیاری از نقاط شهر که نیروی انتظامی با اتومبیل های خود به خیل شرکت کنندگان در این مراسم نزدیک می شد ، با پرتاب چند نارنجک ناچار به ترک میدان می گشت و فرار را بر قرار ترجیح می داد .
بر خلاف آنچه در تمامی این روزها تلویزیون آخوندی می کوشید مردم را به دلیل خطرات آتش ، از روشن کردن آن برحذر دارد ، آتش های بزرگی که برپاشده بود پیام می داد که مردم از دستگاه های تبلیغاتی و خبررسانی این رژیم ناپاک به جان امده اند و در صورت لزوم خود می توانند کنترل همه امور را در کف داشته باشند و مراسمی با این عظمت را بی کمترین آسیبی برگزار نمایند .
مردم تبریزمانند همه ایرانیان با پایکوبی و دست افشانی در خیابان ها به روضه خوان ها نشان دادند که نمی توان بر ملتی که با شادی زنده است ، با گریه و عزاداری حکومت کرد . مردم تبریز مانند دیگر شهرها با انجام این مراسم پرشکوه در گستره ای به این بزرگی نشان دادند که این رژیم چاره ای ندارد جز رفتن !
چهارشنبه سوری؛ تو دهنی مردم کردستان به احمدی نژاد مردم كردستان به رغم تمام فشارهاي امنيتي و انتظامي آتش چهارشنبه سوري را برافروختند .
سایت ايران خبر:
به رغم همه فشارهای امنیتی و انتظامی و همه تلاش نظام برای جلوگیری از برگزاری آیین چهارشنبه سوری که از روز یکشنبه به بهانه سفر احمدی نژاد شدیدتر نیز شده بود شب گذشته در آخرین شب چهارشنبه سال 87مردم کردستان آتش افروختند تا ضمن مشارکت در این جشن ملی خشم خود را از نظام به نمایش بگذارند. حضور نیروهای انتظامی و گشتهای ویژه ماموران امنیتی از صبح روز سه شنبه در محلات و کوچه پس كوچه های شهرها کاملا مشهود بود,ماموران انتظامی از حدود ساعت چهار بعد از ظهر تجهیزات ویژه سرکوب از جمله باتوم برقی ؛ گاز اشک آور و اسپری و شوکرها و ماسک و سپرهای ویژه مجهز شدند که نشان دهنده آمادگی آنان برای سرکوب مردم و در کنار آن ابزاری برای تهدید مردم و بخصوص جوانان بود ,مضاف براینکه از پیش اعلام نیز شده بود که افرادی که در مراسم چهارشنبه سوری بازداشت شوند تا پایان نوروز در زندان باقی خواهند ماند.
مردم سنندج که به بهانه گیریهای نظام در منطقه آشنایی کامل دارند در دو روز اخیر که احمدی نژاد در سنندج بود مدارا کردند ولی از ساعت 17روز سه شنبه که احمدی نژاد به تهران بازگشت آثار آمادگی مردم برای برگزاری چهارشنبه سوری در قالب صدای انفجار ترقه به گوش مسوولان نظام رسید. به همین دلیل در فاصله زمانی کمتر از یک ساعت ماموران انتظامی مستقر در خیابانها و محلات به دوبرابر افزایش یافت که در گروههای پنج نفره در فواصل 50متری در محلات شهر و به خصوص شهرک بهاران مستقر شده و مردم را زیر نظر داشتند. به رغم همه تدابیر سرکوبگران نظام از حدود ساعت 18؛ آتش خشم و تنفر مردم از نظام و آتش مهر و دوستی و صفای ملی در محلات شهر شعله کشید تا دشمنان مردم را در میان شعله هایش بسوزاند ودلهای مردم را به شادمانی و همبستگی دعوت کند.
سنندجی ها که به خوبی به بهانه جویی نظام آشنا هستند برای جلوگیری از بهانه دادن به ماموران برای حمله به مراسم جشن در قالب خانوادگی اقدام به افروختن آتش كردند ولی همه دلها زردی را به نظام و گرما و سرخی آتش را برای یکدیگر آرزو می کردند . به هرحال کردستانی ها به کوری چشم دشمنان ملت ایران مراسم چهارشنبه سوری را برگزار کردند هر چند که تلاش داشتند تا بهانه ای برای سرکوب به ماموران ندهند ولی آنها برای ایجاد رعب و وحشت و بازداشت و تلخ کردن کام مردم در آستانه نوروز نیازی به بهانه ندارند و به همین دلیل در چند نقطه سنندج با بازداشت جوانان عملا مانع از برگزاری آیین چهارشنبه سوری شدند .
در منطقه اردلان و بهاران شهر سنندج که از مراکز عمده جشن و پایکوبی در مراسم چهارشنبه سوری محسوب می شوند مقارن ساعت 19نیروهای گشت ویژه انتظامی حدود 15نفر از جوانان این محلات را بازداشت کرده و با خود به همراه بردند و مردم نیز به رغم این بازداشتها دلسرد نشده و آتشی افروختند و برخلاف هر سال تا پاسی از شب ادامه داشت . چهارشنبه سوری؛ درگیری جوانان اهواز با مزدوران رژیم سایت ايران خبر:
به رغم حكومت نظامي اعلام نشده در اهواز , چهارشنبه سوري در منطقه كيان پارس و زيتون از ساعت 18 تا 1 بامداد بدون روشن كردن آتش و فقط با ترقه بازي صورت گرفت زيرا به محض روشن كردن آتش توسط مردم و جوانان,ماموران آن را خاموش ميكردند. نیروی انتظامی اجازه هيچگونه فيلمبرداري و تهيه عكس را نمی داد و نفرات را شناسايي و با آنها برخورد ميكرد. درمنطقه كيانپارس و زيتون پارچه نوشته هايي از صبح سه شنبه 27 اسفند نصب شده بود و از عبور و مرور ماشين ها از ساعت 18 الي 1 بامداد در اين مكانها جلوگيري ميكردند . شدت بگيرو ببند و سركوب به حدي بود كه جوانان با نيروهاي ضد شورش درگير شدند.
فیلم کوتاه چهارشنبه سوری در ایران (1387) http://www.youtube.com:80/watch?v=8d7PHxyE8ak&hl=de چهارشنبه سوری؛ رقص و پایکوبی در ایران (1387) http://www.youtube.com:80/watch?v=o0MWtruC6aw&hl=de فیلم؛ چهارشنبه سوری، آتش بازی در تورنتو (1387-2009) http://www.youtube.com/watch?v=w9tCWspiZp8&hl=de فیلم؛ چهارشنبه سوری در استهکلم (1387-2009) http://www.youtube.com:80/watch?v=h_2zNH35oiA&hl=de عکس چهارشنبه سوری در تهران http://img.webddl.com/download.php?file=0m8dg1hb0j1shfupil17.jpg http://img.webddl.com/download.php?file=7xongst2adbw9q7uczfx.jpg http://img.webddl.com/download.php?file=q00poetgqqj7ih1u71fs.jpg http://img.webddl.com/download.php?file=p7ig2i8mur7hiovf0pp7.jpg http://img.webddl.com/download.php?file=afirqq5ql36ulq27g8d7.jpg http://img.webddl.com/download.php?file=jf5x90a106pbt8gjfea7.jpg http://img.webddl.com/download.php?file=b7lifwkog2huat2puhht.jpg http://img.webddl.com/download.php?file=fbwr9j40f9vgkkqtp9nz.jpg http://img.webddl.com/download.php?file=i6qv2kfgo5lhyzz0e0ow.jpg http://img.webddl.com/download.php?file=tjvwzhadi7r6zay9r94b.jpg
منتظر اخبار بعدی از چهار شنبه سوری باشید.

محرومیت زندانیان سیاسی از مرخصی نوروزی

چهارشنبه ، 21 اسفند 1387
طبق بخشنامه ابلاغ شده به به سازمان زندان ها، اعطای مرخصی نوروزی به زندانیان سیاسی، ممنوع شده است. این بخشنامه در شرایطی صادر می شود، که در ایام نوروز، نیمی از زندانیان به مرخصی می روند. به گفته زندانیان سیاسی، اکثر زندانیان با جرایم مختلف، حق استفاده از مرخصی نوروزی را دارند. با این حال درخواست مرخصی زندانیان سیاسی که از چند ماه پیش به مدیریت زندان انتقال یافته بود، تنها با یک جمله پاسخ داده شد:” با درخواست مرخصی موافقت نشد.” در مورد زندانیان سیاسی برخلاف سایر زندانیان که میبایست، تنها نظر مساعد زندان را برای رفتن به مرخصی جلب نمایند، دادگاه انقلاب و وزارت اطلاعات، مراجعی هستند که باید در مورد مرخصی آنها تصمیم گیری نمایند. مطابق ماده ۲۲۶آیین نامه سازمان زندان ها، محكوماني كه جرم آنان سرقت مسلحانه، جاسوسي، اقدام عليه امنيت كشور و يا دايركردن مراكز ‏فساد و فحشاء، آدم‌ربايي، جرايم باندي، اخلال در نظام اقتصادي، محكومان داراي دو بار سابقه محكوميت ‏بخاطر همان جرم، محكومان به حبس ابد و كليه محكوماني كه به جهت اجراي حكم قصاص يا اعدام در زندان ‏نگهداري مي‌شوند و نيز افرادي كه به شرارت مشهورند از شمول اعطاي مرخصي مستثني هستند مگر با ‏تشخيص دادستان يا رئيس حوزه قضايي.‏ با این حال، آنچه در آیین نامه سازمان زندانها حائز اهمیت است، نگاه به مرخصی به عنوان یک امتیاز برای زندانی است و نه به عنوان یک حق. و از این رو، زندانیانی که با اتهام اقدام علیه امنیت ملی( زندانیان سیاسی) روانه زندان می شوند، با نظر وزارت اطلاعات از امتیاز استفاده از مرخصی محروم می شوند. در سالهای اخیر، هیچ یک از زندانیان سیاسی در ایران نتوانسته اند از امتیاز استفاده از مرخصی استفاده نمایند. این امتیاز، زمانی که به دلیل بیماری زندانی و لزوم درمان آن در خارج از زندان به حق تبدیل می شود نیز، از جانب دادگاه انقلاب نادیده گرفته شده است. این امر موجب آن شده که زندانیان سیاسی، بارها در اعتراض به عدم اجازه برای استفاده از مرخصی استعلاجی، به اعتراض هایی از قبیل، اعتصاب غذا دست بزنند. اکبر محمدی نمونه ای از این زندانیان است، که در اعتراض به عدم اعطای مرخصی استعلاجی برای ادامه درمانش در خارج از زندان، دست به اعتصاب غذا زد و پس از ده روز، درگذشت. همچنین محروم نمودن زندانیان سیاسی از مرخصی، موجب اعمال فشار بر خانواده های آنان می گردد.در حالی که مطابق با آیین نامه حقوق شهروندی و اصل ” شخصی بودن جرم و مجازات” اگر كسي مجرم شناخته شود فقط بايد خود او مجازات گردد نه خانواده‌اش و محروميت از ملاقات و مرخصي، ‏مجازات خانواده مجرم به تبع مجازات مجرم است.طبق ‏اين اصل كه در تمام نظام هاي‌حقوقي جهان معمول است هيچكس را نمي توان به هر دليلي به موجب جرم شخص ‏ديگري مجازات كرد. امیر ساران، آخرین نمونه از زندانیانی است که در ۳ سال گذشته نتوانست از مرخصی استفاده نماید. او که در این مدت، چندین بار در زندان دچار حملات قلبی شده بود، بارها، درخواست مرخصی اش از سوی مسئولان زندان رد شد. و نتوانست در خارج از زندان به مداوای بیماریهای خود بپردازد. همسر وی می گوید:” در طول ۳ سال گذشته، بارها به دادگاه انقلاب، اداره اطلاعات و هرجا که می توانستم مراجعه کردم ، که با مرخصی اش موافقت شود، آما انها می گفتند که شوهرت باید تعهد بدهد.” و بلاخره این زندانی سیاسی، در حالی که هنوز ۱۱ سال از مدت زمان محکومیتش باقی مانده بود، جمعه گذشته، به دلایلی نامعلوم در بیمارستان رجایی کرج درگذشت. مسئولان بیمارستان گفته اند، زمانی که وی را از زندان به بیمارستان آوردند، او تقریبا مرده بود و آنها نتوانستند اقدامی برای نجاتش انجام دهند. حمیدرضا محمدی، امیدرضا میرصیافی، و شمار دیگری از زندانیان سیاسی در زندان اوین از جمله کسانی هستند که پس از حدود دو ماه انتظار، با درخواست مرخصی شان مخالفت شده است. یکی از این زندانیان می گوید:” امید زیادی داشتم، که با مرخصی ۵ روزه ام موافقت شود، در این مدت بارها خانواده ام به دادگاه انقلاب مراجعه کردند و دست آخر به آنها گفتند موافقت نشده است. ” در اعلاميه جهاني حقوق بشر با وجود آنكه اوقات فراغت از نظر حيات انساني ، همردیف غذا نيست اما همانطور ‏كه انسان حق هوا و غذا دارد، اوقات فراغت براي او نيز در زمره حقوق به شمار رفته است نه در رديف امتيازات. به نقل از کمیته گزارشگران حقوق بشر
منبع : آزادی - برابری

بیانیه ۱۴۰۳ نفر از اساتید دانشگاهها،معلمین،دانشجویان و اهالی کردستان برای آزادی فوری فرهاد حاجی میرزائی

چهارشنبه ، 21 اسفند 1387 دیر زمانی است که مستبدین حاکم در ایران ،دشمنان آزادی و عدالت ،ظلم و بیداد و ستم به زندانیان سیاسی این زنان و مردان غیور و آزادیخواه ایران را به اوج خود رسانده اند و وحشیانه ترین شکنجه ها و اهانتها را به آنان روا می دارند. فرهاد حاجی میرزایی یکی از فعالان اجتماعی شناخته شده در زمینه حقوق کودک در سنندج است که در پی دستگیری های گسترده و خودسرانه ۱۶ آذر سال گذشته به دلیل وحشت حکومت از فریاد آزادیخواهانه و حق طلبانه جوانان این سرزمین در ۲۸ دیماه دستگیر و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شده و ماهها در سلول انفرادی به جرم دفاع از آزادی و برابری تحت شدید ترین و وحشیانه ترین شکنجه های جسمی و روحی از قبیل- چندین بار انتقال وی به اتاق فنی و و زیر شکنجه ها ی الکتریکی قراردادن او وعدم انتقال او به درمانگاه- انتقال وی به سلول های سرد و استخوان سوز بدون در اختیار قرار دادن لباس گرم و پتو- تهدید به ابتلاء وی به بیماریهایی چون ایدز و هپاتیت و شکنجه های جنسیقرار گرفته است. وی به مدت یکسال در بدترین شرایط، در بند ۲۰۹ زندان اوین محبوس و اخیرا به شکنجه گاه گوهر دشت که مکانی است برای نگهداری زندانیان خطرناک انتقال داده شده است. هموطنانما برای آزادی او ،هم صدا بازداشت و شکنجه های ضد انسانی و وحشیانه مستبدین حاکم در ایران را با امضاء خویش محکوم و خواستار آزادی فوری و بدون قید و شرط فرهاد حاجی میرزایی هستیم.و از تمامی سازمانهای حقوق بشری خواستار اقدام فوری و عملی برای آزادی فوری و بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی به ویژه فرهاد حاجی میرزایی می باشیم. ۲۰ اسفند ۱۳۸۷ خواسته فوق به سازمانهای زیر ارسال گردید:
کمیساریایعالی حقوق بشر
کمسیون حقوق بشر
اتحادیه اروپا
سازمان عفو بین الملل
سازمان دیدبان حقوق بشر

امین درستی دیگر دانشجوی زندانی دانشگاه شیراز آزاد شد

جمعه ، 23 اسفند 1387
امین درستی دانشجوی بازداشت شده دانشگاه شیراز پس از ۱۱ روز بازداشت با تامین وثیقه ۱۰ میلیون تومانی روز 5شنبه آزاد شد. امین درستی دانشجوی سال چهارم رشته مکانیک است. وی که مدیر مسئول نشریه توقیف شده داروگ نیز می باشد در نیمسال تحصیلی گذشته سه بار به کمیته انضباطی احضار و در نهایت به دو ترم محرومیت از تحصیل محکوم شده بود.

حمایت دانشجویان زنجان از ۳ دانشجوی متهم این دانشگاه

چهارشنبه ، 21 اسفند 1387 امروز دانشجویان دانشگاه زنجان، در حمایت از دانشجویان این دانشگاه که فردا در دادگاه انقلاب شهر زنجان مورد محاکمه قرار می‌گیرند، به پخش تراکت و نشریه در این زمینه پرداختند. دانشجویان همچنین با بستن بازوبندهای سفید که بر روی آن‌ها تاریخ دادگاه، ۲۱ اسفند نوشته شده است، از دوستان خود حمایت کردند. دانشجویان با چسباندن برچسب حمایت از دانشجویان متهم پرونده زنجان بر روی صندلی‌های کلاس‌ها و پخش تراکت برای آگاهی دیگر دانشجویان حمایت تمامی دانشجویان را خواستار شدند. همزمان با این برنامه، برشورهایی در زمینه‌ی ۸ مارس و روز جهانی زن در بین دانشجویان پخش شد. فردا ۲۱ اسفند، دادگاه پرونده‌ی تحصن دانشجویی دانشگاه زنجان، در شعبه‌ی ۲ دادگاه انقلاب زنجان پیگیری می‌شود. این تحصن در خرداد ماه سال جاری، پس از هتک حرمت یکی از دختران دانشجوی این دانشگاه، توسط معاون دانشجویی، فرهنگی دانشگاه شکل گرفت و بیش از ۲۵۰۰ نفر از دانشجویان به مدت چهار روز تحصن کردند. این دادگاه در حالی برگزار می‌شود که در تعهد نامه پایانی تحصن که ما بین متحصنین و مسئولین دانشگاه و با وساطت نماینده‌ی شهر زنجان در مجلس شورای اسلامی، دکتر نصیری امضا شد، مسئولین متعهد شده بودند که هیچ یک از دانشجویان در طول تحصن و بعد از آن مورد پیگیری قضایی و آموزشی قرار نگیرند. در این دادگاه، به اتهامات، علیرضا فیروزی، سورنا هاشمی، بهرام واحدی، پیام شکیبا، آرش رایجی، حسن جنیدی، دکتر صارمی و آقای توفیقی رسیدگی می‌شود. پیش از این نیز، رئیس دادستانی شهر زنجان اعلام کرده بود، دکتر مددی، معاون خاطی دانشگاه از اتهامات خود تبرئه شده و تنها به ۳۰ ضربه شلاق تعزیری و ۳۰ ضربه شلاق تعلیقی محکوم شده است و دختر قربانی حادثه نیز به ۳۰ ضربه شلاق تعزیری محکوم شده.

ادامه سرکوب دانشجویان پلی تکنیک: چهار ترم محرومیت از تحصیل

محمد یوسف رشیدی، دانشجوی دانشکده کامپیوتر دانشگاه پلی تکنیک و محسن غمین دانشجوی دانشکده عمران این دانشگاه، از دانشجویان سوسیالیست پلی تکنیک به دلیل شرکت در تجمع "دانشگاه گورستان نیست" که در روز دوشنبه ۵ اسفند برگزار شد، هر یک به "منع موقت از تحصیل به مدت دو نیمسال با احتساب سنوات به انضمام محرومیت از تسهیلات رفاهی از قبیل وام، خوابگاه و غیره تا پایان دو نیمسال محرومیت" محکوم شدند. این در حالیست که یوسف رشیدی پیش از این در مهر ۸۶ به دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات و محرومیت از امکانات رفاهی تا پایان تحصیلات، محکوم شده بود. لازم به ذکر است که اجرایی شدن این حکم به منزله اخراج این دانشجو از دانشگاه می باشد. همچنین پیش از این محسن غمین در ۱۳ آذر ۸۶ قبل از برگزاری مراسم روز دانشجو در دانشگاه تهران دستگیر شد و به مدت ۲ ماه در انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین بازداشت بود و به این دلیل، ۱ ترم از تحصیل بازماند.

خبر فوری: قطعیت شکنجه و فشار بر روی دانشجویان زندانی

 دوشنبه ، 19 اسفند 1387
بنا به اخبار رسیده به خبرنامه آزادی و برابری صبح امروز پدر و مادر محمد پور عبدالله، ساناز الله یاری و امیرحسین محمدی فر برای ملاقات فرزندان در بند خویش به در زندان اوین مراجعه کرده اند که در این میان تنها خانواده ساناز الله یاری و محمد پور عبدالله موفق به دیدار عزیزان خود شده اند. حال روحی ساناز الله یاری خوب بوده، لیکن آثار کبودی و زخم بر صورت و به خصوص اطراف چشم وی قابل مشاهده بوده است. ما ضرب و شتم این فعال دانشجویی را به شدت محکوم کرده و آن را مصداق بارز شکنجه میدانیم. حال مادران دو فعال داشجویی دیگر بد بوده به طوریکه مادر امیرحسین محمدی دو مرتبه دچار ضعف و بیهوشی شده است. با توجه به تایید شکنجه دانشجویان زندانی در ۲۰۹ اوین و اخبار تایید شده در مورد دانشجویان زندانی اصفهانی، عدالت و اعتبار اتهامات وزارت اطلاعات و قوه قضاییه ایران را می توان سنجید.
منبع : برابری - آزادی

بیانیه دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب به مناسبت روز جهانی زن

سه شنبه ، 20 اسفند 1387
هشت مارس ،روز جهانی زن، نمادی است از مبارزه با هر گونه تبعیض بر مبنای جنسیت و هویت جنسی افراد. هشت مارس، نماد مبارزه ایست برای باز گرداندن هویت انسان به انسان. روزی است که در آن زن و مرد دوشادوش یکدیگر و یک صدا فریاد آزادی و برابری برای تمامی انسان ها را سر می دهند. امروز مسئله زنان یکی از مهمترین مشکلاتی است که جامعه ما در تمام سطوح با آن دست به گریبان است. جامعه امروز ما زیر سنگینی هجمه ی گشت های ارشاد، زیر بار دردآور تبعیض و شرایط نابرابر در محیط کار و تحصیل برای زنان، در حال نظاره واقعیتی عریان است که پیش از این در سال های سیاه دهه شصت تا عمق جان آنرا تجربه کرده بود. این جامعه در ضمن مواجهه با این سرکوب همه گیر در می بابد که چگونه خفقان با هدف قرار دادن زنان به عنوان اولین قربانیان خود، سیر به خاک کشیدن آزادی را آغاز کرده است. چگونه فشار مبنی بر جدا سازی هر چه بیشتر زنان و مردان و پوشش اجباری دانشجویان دختر در دانشگاه ها بسیار پیش از این از وقوع حادثه ای هولناک خبر می داد، حادثه ای که اکنون فراگیرتر از آنست که به دیده نیاید.

آخرین اخبار دانشجویان اصفهان: مازیار معصومی نیز به ستاد خبری اطلاعات اصفهان احضار شد!

دوشنبه ، 19 اسفند 1387 یکشنبه ۱۸/۱۲/۱۳۸۷، طی تماس تلفنی که با مازیار معصومی از فعالین دانشجویی دانشگاه اصفهان از طرف ستاد خبری اطلاعات اصفهان گرفته شد، به وی اعلام شد که فردا ساعت ۱۰ صبح خود را به ستاد خبری اطلاعات اصفهان برای ادای پاره ای توضیحات معرفی نماید! این احضار در حالی است که ۴ تن دیگر از دانشجویان دانشگاه اصفهان به نامهای علیرضا داودی، بهمن خدادادی، ارسلان صادقی و حسین سرشومی در زندان مرکزی اصفهان به سر می برند، که ارسلان و حسین طی احضار به دادگاه انقلاب و حضور در آن مکان، بلافاصله دستگیر و به زندان منتقل شده اند؛ سئوالی که برای این دانشجو پیش آمده این است که اگر به ستاد خبری اطلاعات مراجعه نماید چه تضمینی وجود دارد که وی نیز بازداشت نشود…؟! همین طور بنا به اطلاع کمیته نجات دانشجویان در بند دانشجویان زندانی اصفهان به شدت در زیر فشار های جسمی و روحی قرار دارند. وضعیت دانشجویان فوق بسیار نگران کننده می باشد. فشارهای وارده به حدی بوده که بنا به اطلاع خانواده بهمن خدادی تیم بازجویی مجبور به انتقال وی به بیمارستان زندان شده اند. انعکاس وسیع و حساسیت نهادهای بینالمللی حقوق بشری سبب گردیده وزارت اطلاعات فشارها را بر افراد زندانی مبنی بر جرایم غیر دانشجویی و همچنین بر خانواده های ایشان مبنی بر عدم انعکاس فشار و شکنحه بر عزیزانشان بیفزاید.
منبع : برابری - آزادی

ناامنی و زورگوئی در دانشگاه سیستان و بلوچستان

دوشنبه ، 19 اسفند 1387 احکام نهایی ۸ دانشجوی ممنوع‌الورود دانشگاه سیستان و بلوچستان روز شنبه (۱۷ اسفند) به آنها ابلاغ شد. حراست این دانشگاه یکی از دانشجویان محکوم را که قصد جمع‌آوری لوازم خود را از خوابگاه داشت، به شدت مورد ضرب و شتم قرار داد. هشت دانشجوی دانشگاه سیستان و بلوچستان که به خاطر شرکت در تحصن دانشجویی آبان ماه ۱۳۸۷ در اعتراض به محیط ناامن دانشگاهشان از سوی کمیته‌ی انضباطی دانشگاه محکوم شده‌بودند، احکام قطعی خود را دریافت کردند. پنج تن از دانشجویان که تعهد داده‌اند در آینده فقط درس بخوانند و فعالیتی صنفی یا سیاسی نداشته باشند، می‌توانند به تحصیل خود ادامه دهند. از ادامه‌ی تحصیل سه تن از دانشجویان به طور موقت جلوگیری کرده‌اند. این سه تن علی باقری، کامران جلیل و امین صالحی هستند که هر سه فعالیت نویسندگی در نشریه‌های دانشجویی داشته‌اند. ناامنی محیط دانشگاه سیستان و بلوچستان و اعتراضها به آن در اوایل آبان ماه ۱۳۸۷ چند فرد ناشناس با اسلحه‌ی سرد وارد محوطه‌ی دانشگاه سیستان و بلوچستان شده، یکی از دانشجویان را کتک زده و از دانشگاه گریختند. در پی این واقعه دانشجویان با تحصن، اعتراض خود را به ناامنی محیط دانشگاه بیان داشتند. مسئولان دانشگاه به دانشجویان قول پیگیری ماجرا را دادند. یک روز پس از آن افرادی ناشناس به دانشجویی دیگر در محوطه‌ی دانشگاه حمله کرده، او را با چاقو زخمی کردند. دانشجویان باز دست به تحصنی چند روزه زدند و خواستار استعفای مسئول نگهبانان دانشگاه و دبیر کمیته‌ی انضباطی دانشجویان شدند. در آن هنگام رییس دانشگاه به میان جمع دانشجویان آمد و قول رسیدگی به خواستهای آنان را داد. پس از گذشت چند ماه، نه تنها به خواست دانشجویان رسیدگی نشد، بلکه فشار بر دانشجویانی که در تحصن‌ها شرکت کرده بودند و نیز بر نشریه‌ها و انجمنهای دانشجویی دانشگاه سیستان و بلوچستان افزوده شد. به گزارش خبرنامه‌ی امیرکبیر شب‌نامه‌هایی در دانشگاه پخش می‌شد که این دانشجویان را به ملحد بودن، مزودری و خواست براندازی نظام متهم می‌کرد. “امیرکبیر” می‌نویسد که دانشجویان بخصوص شمس نجفی، دبیر کمیته‌ی انضباطی، را مسئول جو “نظامی و امنیتی”‌ای می‌دانستند که در چند ماه پس از تجمع اعتراضی‌شان در دانشگاه حاکم شد. دانشجویان در تجمع خود خواهان برکناری وی شده‌بودند. مجازات دانشجویان منتقد ۱۱ نفر از دانشجویان به کمیته‌ی انضباطی احضار شدند. برای ۸ تن از این دانشجویان حکم ممنوع‌الورودی به دانشگاه صادر کردند. همه‌ی این دانشجویان نویسندگان و دست‌اندرکاران انتشار نشریه‌های دانشجویی در سیستان و بلوچستان بودند، نشریه‌های “کاغذ اخبار”، “پنجره”، “شورا” و “سیاه و سفید”. برخی از دانشجویان ممنوع‌الورود شده را با توهین و کتک از دانشگاه بیرون کردند. سرانجام پنج تن از دانشجویان تعهدنامه نوشتند که درآینده دیگر هیچگونه فعالیت صنفی و سیاسی نخواهند داشت. احکام قطعی سه دانشجو را در روز شنبه (۱۷ اسفند) اعلام کردند: برای علی باقری، دبیر انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده‌ی ادبیات، دو ترم محرومیت از تحصیل و پیشنهاد تبعید به دانشگاهی دیگر را صادر کردند، برای کامران جلیل، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشکده ادبیات، دو ترم محرومیت از تحصیل، و برای امین صالحی، عضو انجمن اسلامی دانشکده مهندسی، یک ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات و یک ترم هم به صورت تعلیق. به گفته‌ی کامران جلیل این دانشجویان مجبور بوده‌اند تا صدور حکم قطعی از محیط دانشگاه و خوابگاه دانشجویی خارج شوند. “بعد از صدور حکم به صورت غیرقانونی ما را یک ماه بیرون کردند. یک ماه گذشته را ما در خیابان بودیم، اگر جایی بود، در خانه‌ی دوستانمان، این گوشه و آن گوشه به سر بردیم. خود من سه شب در پارکی روبروی دانشگاه خوابیدم. هر مشکلی را به جان پذیرفتیم، گفتیم تا بررسی‌شان را بکنند.” اتهام دزدی به دانشجویان و ضرب و شتم علی باقری دانشجویان در روز ۱۷ اسفند پس از اطلاع از تایید احکام خود تصمیم به برداشتن لباسها و لوازم خود از خوابگاه دانشجویی گرفتند تا رهسپار خانه‌ی خود شوند و این موضوع را با مدیرکل امور دانشجویی دانشگاه هماهنگ کردند. اما نگهبانان از ورود آنان به دانشگاه جلوگیری می‌کنند. کامران جلیل در این مورد به دویچه وله گفت: “من دم در ایستاده بودم، آقای باقری رفتند داخل که وسایلشان را بیاورند. یک دفعه روبرو شدند با چند نگهبان که گفتند نباید بیایی داخل. آقای باقری گفتند من هماهنگی کردم، اما نگهبانان قبول نکردند و ایشان را مورد ضرب و شتم قرار دادند.” جلیل گفت که ضرب و شتم دانشجویان توسط نگهبانان به امری عادی در دانشگاه سیستان و بلوچستان تبدیل شده است. وی افزود “من سه سال و نیم در دانشگاه سیستان و بلوچستان تحصیل کرده‌ام و بیش از پنجاه بار دیده‌ام که حراست دانشگاه دانشجو را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد.”این عضو انجمن اسلامی دانشکده ادبیات می‌گوید که بخاطر نزدیکی میان نگهبانان، حراست و رییس دانشگاه، به طور معمول این سناریو را می‌توان دید که سرانجام دانشجو متهم می‌شود که متخلف بوده و برای دزدی به خوابگاه آمده بوده است؛ در نتیجه تمام نیروی دانشجو صرف آن می‌شود که خود را از اتهام دزدی مبرا سازد و دیگر جایی برای شکایت از ضرب و شتم‌کنندگان نمی‌ماند. کامران جلیل و گروهی دیگر از دانشجویان شاهد ضرب و شتم شدید علی باقری توسط نگهبانان بوده‌اند. کامران جلیل در این مورد گفت: “ایشان از ناحیه‌ی پا و شکمشان خیلی آسیب دیدند و وضعیت درستی هم ندارند. فشار زیادی روی ایشان آوردند. ایشان را گذاشتند زیر صندلی، پاهایش را هم گذاشتند روی گردنش تا تکان نخورد و نشستند رویش. همان موقع به مدت پنج ساعت بیهوش بودند. دو بار او را با پاشیدن آب به هوش آوردیم، اما دوباره از هوش رفت. ولی هیچکدام از مسئولین دانشگاه بالای سرش نیامد. ما را به اتاقی بردند تاریک، که نمی‌دانیم کجای دانشگاه بود. در محیط دانشگاه به هر کس زنگ می‌زدیم جواب نمی‌دادند، که آقا دانشجوی‌تان را زدند، بیهوش است. از شکمش خون می‌آید و پایش هم کبود کبود است. باور نمی‌کنید که مسئول تعمیرات خوابگاه ادبیات را به عنوان نماینده‌ی دانشگاه پیش ما فرستادند. یک ساعت و نیم در آن اتاق بودیم، حاضر نمی‌شدند با ۱۱۵ تماس بگیرند که اورژانس پزشکی ایشان را به بیمارستان ببرد. اینها را که ‌دیدم پشیمان شدم از دانشجو بودنم و فکر می‌کردم پس شخصیت دانشجو کجاست؟ کی می‌خواهند نشان بدهند که دانشجو شخصیت دارد؟”سپس نیروی انتظامی سیستان و بلوچستان وارد دانشگاه شده، علی باقری، کامران جلیل و فرهاد شاه‌مرادلو، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده اقتصاد، را که به تعرض نگهبانان اعتراض کرده‌بودند، دستگیر و به کلانتری برد. شدت آسیبها به علی باقری به گونه‌ای بود که وی را به بیمارستان انتقال دادند. به گفته‌ی کامران جلیل مسئولان حراست و نگهبانی در نامه‌ای به کلانتری علی باقری و کامران جلیل را متهم به قصد اغتشاش در دانشگاه، دزدی از خوابگاه و فحاشی و قصد کتک‌کاری با نگهبانان کرده بودند. روز یکشنبه (۱۸ اسفند) دانشجویان دستگیر شده را به طور موقت آزاد کردند. علی باقری تا لحظه‌ی تنظیم این گزارش (ساعت ۱۶ به وقت آلمان) در حالت نیمه‌بیهوشی در بیمارستان زاهدان به سر می‌برد. به نقل از دویچه وله/ کیواندخت قهاری
منبع : برابری - آزادی

هفت ترم محرومیت از تحصیل / اولین سری از احکام کمیته انضباطی در سرکوب دانشجویان معترض به دفن شهدا

دوشنبه ، 19 اسفند 1387 پس از اعتراض دانشجویان به دفن قربانیان جنگ در دانشگاه و برخوردهای شدید چماقداران با دانشجویان و بازداشت بیش از ۷۰ نفر از دانشجویان، دستگاه سرکوبِ حراست و کمیته انضباطی در دانشگاه سرکوبِ دانشجویان شرکت کننده در تجمع دوشنبه ۵ اسفند را آغاز کرد و در اولین سری از احکام صادر شده، کوروش محمود کلایه و آروین طاهایی، هر کدام به ۲ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات و جبران خسارت های وارده به دانشگاه، امیر جهانگیری، فهیمه ضیایی و یاسر ترکمن هر کدام به ۱ ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات، محکوم شدند. لازم به ذکر است که احکام صادره، اولیه می باشند و دانشجویان ۱۰ روز فرصت دارند تا به این احکام اعتراض کنند. به نقل از دانشجویان سوسیالیست امیر کبیر
منبع: آزادای - برابری

تجمع دانشجویان دانشگاه تربیت معلم در اعتراض به ادامه بازداشت شبنم مددزاده

دوشنبه ، 19 اسفند 1387 ظهر امروز (یکشنبه) و همزمان با حضور مادر شبنم مددزاده، دانشجوی بازداشت شده ی دانشگاه تربیت معلم تهران، دانشجویان این دانشگاه تجمع اعتراض آمیز برگزار کردند. در این تجمع که با حضور بیش از ۳۰۰ نفر از دانشجویان برگزار شد، دانشجویان با سر دادن شعارهای “یار دبستانی… “، ” دانشجوی زندانی آزاد باید گردد” و “مدعی عدالت، خجالت خجالت” ، خواستار آزادی هر چه سریعتر این دانشجو شدند. در این تجمع مادر این دانشجو در حالی که در وضعیت روحی بسیار بدی به سر می برد، حضور داشت و وی به سختی می توانست جملات خود را بیان کند. سخنان وی که توسط تعدادی از دانشجویان آذری زبان ترجمه می شد بیانگر نگرانی از وضعیت دخترش بود. او با بیان این که ۱۸ روز است از فرزندش بی خبر است و هیچ نهاد مسئولی پاسخگوی این مسئله نیست، افزود در صورت عدم دریافت پاسخ در مورد دخترش، خودسوزی خواهد کرد. این تجمع که از محوطه دانشگاه آغاز شده بود، به مدت ۱ ساعت و تا ساختمان حراست دانشگاه ادامه یافت. با تماس نیروهای حراست با شعبه سوم دادگاه انقلاب تهران و قول اکید همکاری آنان، این تجمع پایان یافت. لازم به یادآوری است که شبنم مددزاده هم اکنون بیش از ۱۸ روز است که در بازداشت به سر می برد. تا کنون تمام تلاشهای خانواده وی برای ملاقات و کسب اطلاع از وضعیت فرزندشان بی نتیجه مانده است. به نقل از خبر نامه تربیت معلم
منبع: آزادای - برابری

تبریک و تسلیت

18 اسفند 1387 مطابق با 8 مارس 2009
درود بر شما هموطنان برابری خواه و آزادی طلب
امروز 8 مارس ، روز جهانی زن و آزادی دوتن از یاران دبستانی : مریم شیخ و نسیم روشنایی را به همه شمه عزیزان تبریک می گویم.
جا دارد که همین جا بیست و نهمین سال تولد یکی از دوستان و فعالان سیاسی عزیز وطنمان را هم تبریک بگویم.
..... جان، هموطن گرامی و دوست عزیز
امیدوارم که سال های سال در کنار خانواده تان زندگی شاد و همراه با سلامتی را سپری کنید و برسد روزی که نتایج تمام زحماتی را که در راه آزادی وطن می کشید ، با چشمان خود ببینید.
البته درگذشت مشکوک امیرحسین ساران، دیگر هموطن مبارزمان را نیز تسلیت عرض میکنم.
به امید روز آزادی تمام زندانیان سیاسی در بند

8 مارس ، روز جهانی زن

در جامعه ای که ستم بر زنان در آن بيداد می کند، تحت نظام استبداد مذهبی که جايگاه فرودست زن را قانونی و شرعی کرده است، مقاومت و مبارزه دائمی عليه مردسالاری اهميتی مضاعف يافته است. هر کس که رويای دنيايی متفاوت و آزاد از استثمار و ستم را در سر می پروراند بايد به صف اين مقاومت و مبارزه بپيوندد! جنبش رهايی زنان از همان آغاز برقراری جمهوری اسلامی، از مراسم هشت مارس سال ١٣۵٧ يعنی کمتر از يک ماه بعد از قيام بهمن، نظام طبقات استثمارگر که رخت جديد مذهبی بر تن کشيده بود را به مصاف طلبيد. زنان مبارز و روشن بين در آن روز شعاری را فرياد کردند که فشرده يک حقيقت تاريخی بود: ما انقلاب نکرديم، تا به عقب برگرديم! از آن روز تا به امروز، طبقه حاکمه با تيغ و اسيد، قانون و زندان، شلاق و سنگسار، با آيه و روايت و حديث، با حجاب اجباری و تجاوز و اعدام، هر کار که توانست کرد تا شايد اين نيروی قدرتمند و بيدار شده را به بند کشد. اما چنين نشد. ارزش ها و باورهای کهنه جا نيفتاد؛ شرع در مقابل نوجويی و نوانديشی شکست خورد؛ ستم به مقاومت دامن زد؛ تار موی آشکار، قانون قرون وسطايی را به هيچ گرفت. نافرمانی زنان، رژيم را به آنجا رسانده که بعد از گذشت سی سال مجبور است شکست خود در اسلاميزه کردن جامعه را با گماردن نيروهای سرکوبگرش در کوچه و خيابان برای «تامين امنيت اخلاقی و اجتماعی» اعلام کند. يکی از عرصه های موثر در جامعه که در طول تاريخ معاصر، صدای شورش و نوگرايی و مبارزه عليه ستم و استثمار را بازتاب داده، دانشگاه است. طی سال های اخير، چپ دانشگاه همچون ققنوس از خاکستر سرکوب و کشتار خونين دهه ١٣٦٠ سر بلند کرده، پرچم آگاهی و ترقيخواهی و شورشگری را برافراشته است. دختران دانشجو نيروی بزرگ و رو به افزايشی را در دانشگاه ها تشکيل می دهند. موقعيت اين نيروی فزاينده، و جدال دائمی که ميان اينان با حصارهای ستم و خفقان (و مشخصا ستم جنسيتی) در جامعه و محيط آموزشی جريان دارد، دانشگاه را به لحاظ عينی به مکان مهمی برای فوران جنبش زنان تبديل کرده است. شرکت دختران دانشجو در شماری از راديکال ترين اعتراضات دانشجويی چند ساله گذشته، حکايت از اين ظرفيت انفجاری می کند. شعارهايی چون «ما زن و مرد جنگيم، بجنگ تا بجنگيم» اين راديکاليسم را بازگو می کند. مطرح شدن مساله ستم جنسيتی در راس شعارها و خواسته های جنبش دانشجويی و مبارزه عليه شکل های گوناگون اين ستمگری در محيط های آموزشی، به واقع می تواند هوايی تازه برای جنبش رهايی زن را به ارمغان بياورد. اين مساله می تواند ضربه مهمی به تلاش رژيم برای تقويت پايه های ايدئولوژيک و احکام خرافی و قرون وسطايی اش در کل جامعه بزند. به علاوه، اين مسئله می تواند نقش تعيين کننده ای برای مقابله با گرايشات اصلاح طلبانه ای داشته باشد که می خواهند جنبش زنان را مهار کنند و آنرا به راهروها و دالانهای چانه زنی آخوندها با يکديگر وصل کنند و اين دروغ بزرگ را به مردم حقنه کنند که "اسلام با حقوق زن تضادی ندارد" و از طريق آش نذری هم می توان به مطالبات زنان دست يافت. حاکمان ستمگر به اين واقعيت آگاهند و خطر را خوب حس کرده اند. امروز بخش مهمی از تبليغات منظم رسانه ها و منابر جمهوری اسلامی به مسئله زنان و شيوه های مقابله با جنبش رهايی زن مربوط می شود. زنان هر روز بيش از گذشته به آماج تدابير فريبکارانه هيئت حاکمه تبديل می شوند و مشخصا در کارزارهای انتخاباتی و رقابت جناح ها وعده ها و دورنماهای ويژه ای برای آنان ارائه می شود. حركت زنان و جهت گيری های سياسی آنان، چنان وزنه سنگينی را تشکيل می دهد که قدرت های سرمايه داری امپرياليستی نيز برای پيشبرد منافع و اهداف خود در ايران، تدبيرها و سياست ها و تبليغات خاصی را برای زن امروز در نظر گرفته اند و می کوشند خود را صدای زن ستمديده ايرانی جلوه دهند. آنان در مقابل نظام پوسيده جمهوری اسلامی، نظام پوسيده ديگری را قرار می دهند که در آن نيز زن مايملک مرد بوده و مجبور به تبعيت از حق مردانه است. در جمهوری اسلامی، سرکوب زنان مهمترين رکن ايدئولوژی و ابزاری برای تقويت بنيادگرايی اسلامی در منطقه است. به همين دليل سرکوب زنان جزيی از کارکرد دائمی و روزمره اين نظام است. از اينجاست که جداسازی در کلاس های درس و کتابخانه انجام می گيرد؛ از اينجاست که مقامات متجاوز و هرزه دانشگاهی از تعقيب قانونی مصون می مانند و قربانيان تجاوز از ميان دختران دانشجو به شکل های مختلف سرکوب يا به سکوت کشانده می شوند؛ از اينجاست که با اعمال فشار روحی و بهتان زنی های تبهکارانه، بسياری از دختران دانشجو را به ورطه خودکشی می رانند؛ از اينجاست که حراست را در خوابگاه ها به جان دختران می اندازند و دوربين های هيز جاسوسی را برای وارسی سر و وضع دختران حتی درون حصار خوابگاه به کار می اندازند؛ از اينجاست که طرح سهميه بندی دختر و پسر در رشته های تحصيلی، يا طرح بومی گزينی را به اجراء می گذارند تا از حضور هر چه بيشتر دختران در دانشگاه و نيز خروج آنان از محدوده های تنگ و خفقان آور شهرستان های سنتی و قيود سنتی خانواده، جلوگيری کنند. همه اين ستم ها می تواند و بايد آماج مبارزه ما باشد. برای اينکه چنين مبارزه ای موثر و موفق به پيش برود، نه فقط جنبش دانشجويی و به ويژه بخش چپ آن بايد اهميت حياتی مساله را درک کند و سياست ها و شعارهای متناسب با آن را به کار بگيرد، بلکه خود دختران دانشجو بايد با شجاعت و ابتکار عمل در صف همه مبارزات جاری حاضر شوند و نقش پيشرو خود را در آنها تثبيت کنند. دختران دانشجو مبارزه سختی برای در هم شکستن باورهای کهنه و اخلاقيات سنتی منجمله در ذهن پسران درون جنبش دانشجويی پيش رو دارند. اين مبارزه و اين ايفای نقش ميسر نخواهد شد، مگر با متشکل شدن دختران دانشجو و در گام اول پيشروترين و آگاهترين آنان در تشکل های متنوعی که مشخصا ستم جنسيتی را در عرصه های مختلف نشانه بگيرد. فقدان چنين تشکل هايی يک کمبود آشکار و مهم در جنبش دانشجويی (و جنبش رهايی زنان) است. اين تشکل ها نمی توانند قانونی باشند و با علنی گرايی افراطی و خوشخيالی نسبت به دستگاه امنيتی خود را پايدار و سالم نگهدارند. رژيم سرکوبگر به اينها رسميت نخواهد بخشيد و به شکل های مختلف برای جلوگيری از سازمان يافتن و گسترش آنها تلاش خواهد کرد. اما همانطور که تجربه مبارزات در سراسر دنيا نشان داده، با پيگيری و استقامت و ابتکار عمل می توان سرکوبگران را عقب نشاند و با جلب حمايت توده ها (در دانشگاه و در جامعه)، حيات و فعاليت چنين تشکل هايی را در عمل تضمين کرد. مبارزه برای ايجاد چنين تشکلهايی، در درجه اول نيازمند شالوده فکری صحيح است. اين امر هم برای تداوم مبارزه متشکل دختران دانشجو و هم تضمين جهت گيری صحيح آن ضروريست. فعالين چپ دانشگاه زمانی قادر به ايفای نقش در اين زمينه هستند که درک درستی از ساختار واقعيت مسئله ستم بر زن داشته باشند. ساختاری پيچيده، چند وجهی و چند لايه که با ستم طبقاتی در هم تنيده شده و از آن جدايی ناپذير است. ساختاری که امروزه نيروی قدرتمندی را در ايران و جهان به ميدان آورده که بدون تکيه بدان تغيير جهان و محو نظام ستم و استثمار قابل تصور نيست. فعالين چپ بدون اتکا به تئوريهای علمی و پيشرفته ای که طی تجارب انقلابی و مبارزات مهم عملی و نظری در قرن گذشته حاصل شده، قادر به ايفای نقش پيشرو در جنبش زنان نيستند. دامن زدن به بحث جمعی حول پيشرفته ترين تئوريهای علمی و کمونيستی در مورد مسئله زن امری ضروريست. ارتقا آگاهی فمينيستی هر فعال چپ بخشی از ارتقا آگاهی کمونيستی اوست. اين امر در زمينه تجارب سامان يابی جنبش زنان نيز صادق است. نه تنها بايد به اين تجارب تکيه کنيم بلکه بايد به تکيه به دانش و تجارب مبارزاتی فردی و جمعی دختران دانشجو و تحليل مشخص از شرايط مشخص به فرمهايی معين از تشکل و دامن زدن به اشکال مشخص از مبارزه دست يابيم و راه را برای تغييرات اساسی در جامعه هموار سازيم. برچيده باد جداسازی جنسيتی، حجاب اجباری، قوانين زن ستيز! برچيده باد طرح سهميه بندی و بومی گزينی جنسيتی ! دست حراست از دختران دانشجو کوتاه! دانشگاه پادگان نيست، مسجد نيست، گورستان نيست! زنده باد هشتم مارس، روز جهانی زن! اسفند ماه ١٣٨٧
منبع: 8 مارس

 خبر فوری : بنا به اخبار رسیده رفقا مریم شیخ و نسیم روشنایی به ترتیب در روز گذشته و امروز از زندان آزاد گردیده اند

يكشنبه ، 18 اسفند 1387 قابل ذکر است این دو فعال دانشجویی با قرار وثیقه ۵۰ میلیونی موفق به ترخیص از زندان شده اند. آزادی این دو فعال دانشجویی را به خود و خانواده عزیزشان و جامعه دانشجویی کشور تبریک می گوییم. متاسفانه تاکنون خبری مبنی بر وضعیت سلامت و پرونده دیگر دانشجویان زندانی در دست نداریم. به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی . زنده باد آزادی و برابری
منبع: آزادای - برابری
مرگ مشکوک زندانی سیاسی امیر حسین حشمت ساران در زندان گوهردشت(جمعه،16 اسفند 1387) فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران :
بنابه گزارشات رسیده از بیمارستان رجائی کرج ،زندانی سیاسی امیر حسین حشمت ساران 09:00 صبح امروز در بیمارستان رجائی کرج جاودانه شد. این سومین زندانی سیاسی است که در زندان گوهردشت کرج به قتل رسانده می شود.
زندانی سیاسی امیر حسین ساران ،پس از تجویز داروهایی که بصورت پودر شده و چند دارو با هم مخلوط بود و از محتوای این داروها اطلاعی در دست نیست مسموم شد و در حدود 48 ساعت در کوما بسر برد تا اینکه صبح امروز جاودانه شد. از روز گذشته که خانواده آقای ساران متوجه وضعیت وخیم جسمی آقای ساران شدند فرزندان او بارها تلاش کردند که پدر خود را عیادت کنند ولی مامورین وزات اطلاعات که در آنجا حضور داشتند و به عنوان نگهبان اتاق آی.سی.یو بودند ممانعت کردند . آقای ساران درحالی که در بیهوشی بود به دستان او دستبند زده بودند و به تخت بیمارستان بسته شده بود. امیر حسین ساران و سایر هم بندی های او در طی مدت بازداشت خود در زندان گوهردشت کرج بارها آماج حملات سازمان یافته توسط وزات اطلاعات و علی حاج کاظم و روسای حفاظت و اطلاعات و رئیس بند ها قرار گرفت که منجر به برداشتن زخمهای عمیق شده بود در آخرین یورشی که چند روز پیش توسط کرمانی و نبی الله فرج زاده همراه با 30 نفر از افراد گارد ویژه زندان به سلول آنها شد او و همبندی هایش آماج ضربات باطوم قرار گرفتند و اندک وسائل آنها یا تخریب شد و یا به یغما رفت.آقای ساران بارها به بند 8 زندان گوهردشت کرج فراخوانده شد واو را تحت فشار های روحی و تهدیدات مختلف قرار دادند .سیاست سرکوبهای گسترده ،اعدامها و قتل زندانیان سیاسی که در زندانها روی میدهد توسط ولی فقیه مطلقه رژیم علی خامنه ای تعیین می شود وبرای اجرا در دست وزارت اطلاعات و روسای زندانها قرار می گیرد .
منبع: اشتراک

دومين روز تحصن دانشجويان دانشگاه دامغان

يكشنبه ، 18 اسفند 1387
در پی ادامه تحصن دانشجويان دانشگاه علوم پايه دامغان که از ديشب آغاز گرديد و تا ظهر امروز به طول انجاميد و نتيجه ای جز خود داری مسولان از قبول مسوليت حادثه و حوادث گذشته نداشت دانشجويان متحصن تصميم گرفتند تا با تعليق موقت تحصن شکايت خود را از سهل انگاری رياست دانشگاه به صورت مکتوب در غالب نامه ای سرگشاده به وزارت علوم و شخص وزير اعلام دارندگفتنی است تحصن امروز که در آغاز باحدود ۱۰۰ نفر شروع شد با همياری دانشجويان به حدود ۳۰۰ نفر رسيد که اين خود باعث فشار هر چه بيشتر بر رياست دانشگاه گرديد ولی ايشان همانند موارد قبلی وحوادث مشابه به جای برخورد با مسولين واقعی حادثه به دنبال انداختن تقصير بر گردن کارمندان رده های پايين بوده که به دليل قانع نشدن دانشجويان از ادامه پاسخگويی امتناع ورزيد. به نقل از سایت روشنگری
منبع: برابری - آزادی

تجمع اعتراضی دانشجويان دانشگاه دامغان

شنبه ، 17 اسفند 1387
در پی برگزاری اردوی کوهنوردی توسط دانشگاه علوم پايه دامغان با اتوبوس بين شهری بنز که در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران از آنها استفاده می شود که بار ديگر حادثه آفريد ولاستيک اين اتوبوس در جاده های کوهستانی پر خطر دچار ترکيدگی شد که البته و خوشبختانه به خير گذشت و تلفاتی بر جای نگذاشت جمعی از دانشجويان دانشگاه علوم پايه دامغان از ساعت ۸ ديشب تحصنی را در صحن دانشگاه آغاز کردند وخاستار پاسخگويی شخص رييس دانشگاه شدند. که با مخالفت معاونين و مديران دانشگاه ای خواسته بر آورده نشداز اين رو دانشجويان با ادامه ی تحصن در مسجد بار ديگر بر خواسته ی خود پای فشاری کردند و شب تا صبح در مسجد به تحصن خود ادامه دادندتعداد دانشجويان متحصن در دانشگاه حدود ۱۰۰ نفر بوده که پيش بينی می شود امروز بر تعداد آنها افزوده شودلازم به ذکر است اين حادثه برای سومين با است که در دانشگاه رخ می دهددر ۳۰ آذر ۸۶ ودر پی برگزاری اردوی زيارتی قم حادثه ی ناگواری رخ داد که هنوز دانشگاه را در جو خاصی قرار داده در اين حادثه به دليل عدم رعايت قوانين توسط رانندگانی که به رانندگان پر خطر در دامغان معروف بودندتصادفی در ۲۰ کيلومتری دامغان رخ داد که منجر به کشته شدن ۷ تن از دانشجويان دختر دانشگاه گرديد و البته دانشگاه رانندگان و تعاونی طرف قرارداد را مقصر معرفی کرد ولی دانشجويان قانع نشده و در دانشگاه تحصن کردند که با وعده های رييس دانشگاه که اين حادثه ديگر تکرار نخواهد شد تحصن خاتمه يافتگفتنی است که استفاده از اتوبوس های درون شهری برای سفرهای برون شهری وبرای جاده های پر خطری که حتی تردد با اتوبوس بين شهری نيازمند مجوز از راهنمايی و رانندگی است برای سومين بار است که اتفاق می افتد و آخرين بار ترمز يکی از اين اتوبوس ها در سرازيری جاده ی کوهستانی دچار نقص شد که باز هم به خير گذشت که هر بار به دلايلی با تر ساندن دانشجويان مانع اعتراض آنها شدندتحصن همچنان در صحن دانشگاه و مسجد دانشگاه ادامه دارد و دانشجويان با وعده های رييس دانشگاه که خاطيان را برکنار می کند قانع نمی شوند و خواستار توضيح قانع کننده ای هستند که چرا برای چندمين بار رييس داشگاه با سوء مديريت خود جان دانشجويان را به خطر می اندازد. به نقل از سایت روشنگری

بیانیه سازمان عفو بین الملل در رابطه با خطر شکنجه و سو رفتار با دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب

 جمعه ، 16 اسفند 1387
پس از انعکاس وسیع اخبار دستگیری و برخورد نیروهای امنیتی با دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب سازمان عفو بین الملل نسبت به شکنجه و سو رفتار با این دانشجویان هشدار داد.انعکاس اخبار مربوط به دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب در رسانه های بین المللی از جمله روزنامه های دانمارک، بریتانیا، رادیو آلمان و... موجب نگرانی طیف وسیعی از فعالین و نهاد های حقوق بشر گردیده است. قابل ذکر است دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب و دیگر دانشجویان چپ گرا که وابستگی های انتخاباتی و حکومتی ندارند تا کنون در معرض فشارها و شکنجه های شدید تری بوده اند . هم زمان با اوج گیری نگرانی های بین المللی و حقوق بشری نسبت به وضعیت دانشجویان زندانی به خصوص دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب یکی از مسئولین قضایی در اظهار نظری با خانواده دانشجویان زندانی از اعمال غیر قانونی تیم های بازجویی ابراز نارضایتی کرد و این اقدامات را عامل سرافکندگی مسئولین نظام و قابل پیگرد قضایی دانست. سازمان عفو بین الملل در بیانیه خود ضمن ابراز نگرانی نسبت به افزایش دستگیری فعالین زنان، کارگران و افراد متعلق به اقلیت های قومی و مذهبی خواستار توقف این فشار ها گردیده است و در ادامه نسبت به وضعیت دانشجویان بازداشتی دانشگاه امیرکبیر و "دفن جسد شهدا" در دانشگاه ها ابراز نگرانی نموده است. سازمان عفو بین الملل در پایان به صورت مشخص خواستار تضمین عدم شکنجه دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب ، قرار دادن امکانات پزشکی لازم جهت مداوای هر چه سریعتر آنها و آزادی بی قید شرط آنها و تمامی دانشجویان زندانی و دیگر زندانیان عقیدتی و سیاسی گردیده است. رونوشت این بیانیه و خواست ها برای مسئولین قضایی ایران از جمله آیت الله شاهرودی رئیس قوه قضاییه ایران فرستاده شده است. به امید آزادی تمامی دانشجویان زندانی و دیگر زندانیان عقیدتی و سیاسی
منبع: برابری - آزادی

اخراج یک دانشجوی آزاد شده از زندان

جمعه ، 16 اسفند 1387
جمال رحمانی ، دانشجوی رشته مهندسی صنايع دانشگاه آزاد دهاقان اصفهان که در تاريخ ۲۵/۳/۸۷ در منزل دانشجويی خود توسط نيروهای امنيتی دستگير شده بود و سپس به اداره اطلاعات و زندان سنندج منتقل گردیده بود، پس از آزادی از زندان به صورت غیر قانونی از دانشگاه نیز اخراج گردید. این دانشجو به اتهام تبليغ عليه نظام از طريق عضويت در سازمانهای حقوق بشری، شركت در تجمعات غير قانونی دانشجويی و همچنين جمع آوری امضا برای آزادی فرزاد كمانگر ، به ۸ ماه حبس تعزيری و ۳ سال حبس تعليقی محكوم گردید. نامبرده پس از طی دور محکومیت و آزادی در اواسط بهمن ماه سال جاری به دانشگاه برای ثبت نام ترم جديد مراجعه نموده بود که نیروهای حراست از ورود وی به دانشگاه جلوگيری نمودند و بر همین رویه از ثبت نام ايشان نیر ممانعت به عمل آمد. به آقای رحمانی به صورت شفاهی گفته شده كه از دانشگاه اخراج شده است.

اعلام وثیقه سنگین ۳۸۰ میلیونی برای فرهاد حاجی میرزایی

چهارشنبه ، 14 اسفند 1387 بنا به اخبار رسیده برای فرهاد حاجی میرزایی از فعالین سیاسی و حقوق بشر کردستان که بیش از یک سال در زیر شکنجه و فشار قرار داشته است قرار وثیقه ۳۸۰ میلیون تومانی صادر گردیده است. این فعال سیاسی و عرصه حقوق زنان و کودکان که توسط وزارت اطلاعات در دی ماه سال گذشته در سنندج دستگیر شده بود و سپس به زندان ۲۰۹ وزارت اطلاعات تهران منتقل گردیده بود مدتی طولانی متحمل شدید ترین شکنجه های جسمی و روحی شده بود که در نهایت زیر فشار حمایت های گسترده کانون ها و نهاد های مدافع حقوق بشر و فعالین مدنی و سیاسی سنندج ، مریوان و بقیه نقاط ایران دادگاه انقلاب سنندج رای آزادی وی را صادر نموده است. بازجویان وی که به شکنجه و انواع دیگر اقدامات غیر قانونی دست زده بودند، اتهامات سنگینی از قبیل اقدامات نظامی تا ارتباط با احزاب غیر قانونی را به این فعال سیاسی و حقوق بشر نسبت داده بودند تا علاوه بر افزایش فشار ها به تخریب وجه سیاسی این فعال حقوق بشر نیز بپردازند که به علت نداشتن هیچ مدرکی با وجود بیش از یک سال انواع شکنجه و فشار بر فرهاد حاجی میرزایی در نهایت دادگاه رای آزادی وی به قید وثیقه را صادر نمود. این میزان وثیقه سنگین با وجود نا ممکنی و فشار بر خانواده فرهاد حاجی میرزایی امیدواری های زیادی را علاوه بر خود وی برای فرزاد کمانگر که بازجویان وی از شیوه های مشابه ای استقاده نموده بودند، ایجاد نموده است .

سومین روز تحصن دانشجویان دانشگاه تفرش

چهارشنبه ، 14 اسفند 1387 دانشجویان دانشگاه تفرش که در ۳ روز پیش در اعتراض به مشکلات صنفی و فرهنگی این دانشگاه دست به تجمع زده اند، همچنان در تحصن به سر می برند و خواستار برکناری رئیس دانشگاه شده اند. در حالی که این دانشجویان مشکلات و مطالباتی صنفی دارند، ریاست دانشگاه تفرش آنها رو متهم به «سیاسی کاری» کرده است و مسئولین حراست این دانشگاه نیز با حضور در بین دانشجویان به تهدید آنها پرداخته اند. دانشجویان که برای پیگیری خواسته های خود به امضای طوماری اقدام کرده اند، با واکنش رئیس این دانشگاه مواجه شدند. سلمان نورآذر رئیس دانشگاه تفرش در واکنش به امضای طومار گفته است: « تمام جزئیات کار بنده روشن است و دانشجویان به جای تهمت یا جمع آوری امضا و تهیه طومار می توانند به بازرسی شکایت کنند و بازرسی نیز به شکایت آنها رسیدگی می کند». رئیس دانشگاه تفرش درباره مشکلات صنفی این دانشگاه به خبرگزاری مهر گفته است: «البته دانشجویان علاقمند هستند از امکانات بیشتری برخوردار باشند اما باید توجه داشته باشیم که تعداد دانشجویان دانشگاه تفرش در شهریور ماه ۸۵ برابر ۳۰۰ نفر بوده اما در حال حاضر به ۲ هزار نفر رسیده است. یا باید به توسعه دانشگاه و افزایش تعداد دانشجویان فکر کنیم و یا اینکه دست روی دست بگذاریم و دانشگاه را توسعه ندهیم». وی خاطرنشان کرد: «هر ساله ۸ ماه از سال مالی عقب هستیم. بودجه سال ۸۸ دانشگاه بر اساس تعداد دانشجویانی که از مهر ۸۸ در دانشگاه مشغول به تحصیل هستند محاسبه نمی شود بلکه بر اساس تعداد دانشجویان سال ۸۷ بسته می شود این درحالی است که تعداد دانشجویان دانشگاه تفرش در سال ۸۸ خیلی بیشتر است بنابراین معلوم است که یک سری کمبودهایی نیز در امور دانشگاه پدید می آید».
منبع : برابری - آزادی
ظهر روز سه شنبه ۱۳ اسفند جمع کثیری از دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین در حمایت از دانشجویان دربند دانشگاه های سراسر کشور اقدام به تجمعی اعتراضی در جلوی درب دانشکده فنی دانشگاه نمودند. این دانشجویان پلاکاردهایی با این مضمون به دست داشتند: وزیر بی کفایت، استعفا استعفا ،اوین دانشجو می پذیرد ، دانشجوی زندانی آزاد باید گردد ،مرگ بر دیکتاتور و … در ادامه این تجمع یکی از دانشجویان با شرح دستگیری های اخیر در دانشگاه های مختلف ، هدف از این تحصن را آزادی تمامی دانشجویان دربند ، لغو تمامی محرومیت های تحصیلی ، برگرداندن دانشجویان محروم از تحصیل و زندانی بر سر کلاس های درس ، پایان یافتن تمامی برخوردهای امنیتی و قضایی با دانشجویان، استعفای وزیر علوم و توضیح دولت در مورد دستگیری های اخیر دانست. دانشجویان در ادامه با خواندن سرودهای یار دبستانی ، به لاله در خون خفته و همراه شو عزیز از دانشجویان دانشگاه دعوت کردند که به جمع متحصنین بپوندند. در این زمان جمع کثیری از دانشجویان دور تادور جمع متحصنین قرار گرفتند و با همراهی با جمع متحصنین حمایت خود را از تجمع اعلام کردند. گفتنی است نیروهای حراست و نیز شخص رئیس حراست از آغاز تجمع در میان دانشجویان حضور یافتند و نیز نیروهای ناشناس قدام به عکس برداری وفیلم برداری از تجمع کنندگان از پشت بام دانشکده فنی نمودند. این تجمع بعد از حدود یک ساعت با تاکید دوباره بر آزادی دانشجویان با تشویق جمعیت به پایان رسید.
منبع: برابری - آزادی

آزادی رفیق یونس میر حسینی

دوشنبه ، 12 اسفند 1387 بنا به اخبار واصله از شیراز رفیق یونس میر حسینی پس از تحمل ۲۱ روز زندان و فشار های همه جانبه آزاد گردید. قابل ذکر است وی در اعتراض به فشار های وارده از سوی بازجویان وزارت اطلاعات دست به اعتصاب غذا زده بود. وزارت اطلاعات با هماهنگی با دادستانی در اقدامی کثیف جهت جلوگیری از انتشار اخبار مربوط به وضعیت یونس میر حسینی خمسر وی سحر یزدانی پور را نیز بازداشت نموده بود که جهت افزایش فشار ها به این زوج فعال و مبارز دانشجویی اقدام به رو به رو کردن آنها و اعمال انواع فشار ها و تهدید ها نمودند. در پایان دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب ضمن محکومیت اعمال شکنجه و فشار های غیر قانونی توسط وزارت اطلاعات و دیگر نیروهای امنیتی آزادی رفیق یونس میر حسینی را به وی و خانواده محترم اش و تمامی دانشجویان شیراز تبریک می گویند.
منبع:برابری - آزادی

کارزارهای تلاش برای آزادی امیر حسین محمدی فرد و ساناز اللهیاری و محمد پور عبدالله

چهارشنبه ، 14 اسفند 1387 در ادامه ی تلاش برای آزادی دانشجویان دربند، وبلاگ هایی تحت عنوان "تلاش برای آزادی" برای رفقا امیرحسین محمدی فر و ساناز اللهیاری و محمد پور عبدالله ایجاد شده است که به پوشش اخبار مربوط به این رفقا و جلب حمایت های سراسری خواهند پرداخت. در ادامه لینک این وبلاگ ها آورده شده است: http://azadi-amirhosein.blogspot.com/ http://azadi-sanaz.blogspot.com/ http://azadi-mohamad.blogspot.com/

گزارش نهایی از اعتراضات دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف

سه شنبه ، 13 اسفند 1387
در پی اعتراضات دانشجویان دانشگاه شریف مبنی بر مشکلات عدیده ای که در طی سالهای گذشته مکررا برای دانشجویان این دانشگاه ایجاد شده و هیچ کدام از مسئولین این دانشگاه در پی پاسخگویی به دانشجویان برنیامده اند، دانشجویان این دانشگاه در ادامه اعتراضات خود خواستار حضور شخص دکتر سهراب پور، رییس این دانشگاه در بین دانشجویان شده و به نمایندگان شورای صنفی که پیشنهاد حضور دانشجویان در مقابل دفتر ریاست را به دانشجویان دادند اعتراض کرده و شعار "نماینده نمی خواهیم" سر دادند. در پی اوج گیری این اعتراضات، دکتر وثوقی وحدت، معاون آموزشی دانشگاه شریف، در جمع دانشجویان حاضر شده و بنا بر عادت معهود خود می خواست با وعده و وعیدهایی این اعتراضات را پایان دهد. دانشجویان که از حضور همواره وی در بین خود در هنگام اعتراضات دانشجویی به ویژه در ۲۱ اسفند سال ۸۴ و وعده هایی که وی مبنی بر عدم خاکسپاری جانباختگان جنگ در این دانشگاه به دانشجویان داده بود، خاطره خوشی نداشتند با پشت کردن به وی و هو کردن او مجالی برای صحبت به او نداده و خواستار گرفته شدن تریبون از وی شدند.در ادامه یکی دیگر از مسئولین دانشگاه هم در بین دانشجویان حاضر شد و با سخنانی سعی کرد که به دانشجویان بقبولاند که رییس دانشگاه فرصت حضور در بین آنها را ندارد. وی که در مقابل اعتراضات دانشجویان با لبخندی بر لب سعی داشت فضا را آرام کند، با شعار "مشکلات دانشجو، خندیدن نداره" از سوی دانشجویان مواجه و مجبور به ترک تریبون شد.در ادامه و با مشاهده جو متشنج دانشجویان این دانشگاه، دکتر سهراب پور بالاخره مجبور شد که در جمع دانشجویان حاضر شود و مستقیما به مطالبات آنان پاسخ دهد. وی در ابتدا که سعی می کرد عدم حضور خود را با بهانه هایی چون دردسرهای خود توجیه کند، با اعتراض وسیع دانشجویان و اینکه چه مشکلاتی از مشکلات دانشجویان مهم تر است مواجه شده و مجبور به عذرخواهی ضمنی شد. در ادامه دانشجویان هر یک مشکلات خود را مطرح کرده و در مقابل پاسخگویی های فرافکنانه وی به هو کردن وی پرداختند. در نهایت رییس دانشگاه در مقابل مشکلات عدیده دانشجویان این دانشگاه که برخی از آنها چون مشکلات گرمایشی خوابگاه دختران به مدت یک ماه در زمستان، تخریب زمین چمن این دانشگاه، فیلترینگ سایت های اینترنتی، کاهش بی سابقه پهنای باند اینترنت خوابگاه ها، هجوم وحشیانه نیروهای انتظامی به خوابگاه دختران و ... بسیار بی شرمانه بود ابراز شرمندگی کرده و قول به هر چه سریعتر برطرف شدن آنها داد. دانشجویان با اعتراض به وعده های تاکنون داده شده از طرف وی خواستار یک تاریخ دقیق برای اجرایی شدن خواسته هایشان شدند.همچنین بسیج دانشجویی شریف که از صبح امروز اقدام به انتشار لیستی از نام دانشجویان حاضر در تجمع صنفی دیشب خوابگاه طرشت، با عنوان اغتشاش گران کرده بود، مورد اعتراض دانشجویان قرار گرفته و دانشجویان با تاکید به اینکه در صورتی که برای هر یک از دانشجویان حاضر در این تجمعات مشکلی پیش آید، اعتراضات خود را وسیع تر خواهند کرد، از سهراب پور، تضمین امنیت این دانشجویان را گرفتند.در نهایت با ابراز اینکه کشاندن رییس دانشگاه به جمع دانشجویان معترض، بی سابقه بوده، این پیروزی را گرامی داشته و با تاکید به اینکه در صورت اجرایی نشدن خواسته هایشان به مبارزات خود، وسیعتر و پی گیرانه تر از آنچه تاکنون وجود داشته ادامه خواهند داد، به تجمع خود پایان دادند.

تصویر روز

دو ماهی است که بسیجیان یکی از مناطق اصفهان به خاطر نامی که برای خیابانشان در نظر گرفته شده، بسیار عصبانی هستند و خشم خود را اینگونه نشان می دهند. این بار سومی است که این تابلو سیاه می شود.

حدث می زنید این چه نامی باشد که این گونه خشم بسیجیان را برافروخته؟

بادقت به عکس نگاه کنید. بله درست است. شریعتی!

شریعتی نامی است که برای خیابان آنها در نظر گرفته شده ولی خودتان که می بینید!!!

چند سال پیش در اصفهان خیابانی ایجاد شد که طراحان آن آلمانی بودند. از قضا این طراحان نام یکی از خیابان های خود را اصفهان گذاشته بودند و در مقابل از ایرانی ها درخواست کردند که ما نیز نام یکی از شهرهای آنها را به نام فرایبورگ بر روی این خیابان بگذاریم.

خیابان ساخته شد و بر روی تابلوی سر خیابان نوشته شده بود : خیابان فرایبورگ.

فعالان بسیجی نیز ساکت ننشسته و به قول خودشان حاضر نشدند یوغ اسارت بیگانه را بر گردن خود تحمل کنند . روز ها شهرداری تابلویی نو کار میگذاشت و شب ها بسیجی ها این تابلو را از جا می کندند و بر روی در و دیوارهای خیابان اعتراض خود را به شهرداری نشان میدادند. از طرف دیگر مردمی که به این نام علاقه داشتند با اسپری بر روی دیوار ها می نوشتند خیابان فرایبورگ.

این جنگ ادامه داشت تا این که بالاخره تابلویی با نام متفاوت کار گذاشته شد و روی آن نوشته شده بود : خیابان دکتر فاطمی!!

اما این نام هم بسیجیان را راضی نکرد و از اینکه نام شهید بر روی این اسم نیست آن را هم از جا کندند. شهردار منطقه خواهش کرد که نام انتخابی خود را به او بگویند و آن ها نیز گفتند.

و نام خیابان از دکتر فاطمی به شهید دکتر باهنر تغییر یافت!!

و بالاخره ساکت شدند.

و اما نام فرایبورگ چه شد! بعد از این ماجرا خیابانی دیگر در اطراف دروازه شیراز اصفهان ایجاد شد که نام آن را فرایبورگ گذاشتند و خوشبتانه مثل اینکه در آن خیابان از این مزدوران بسیجی خبری نبود و مشکلی برای نام خیابان درست نشد!!

و حالا یکی از قبض های خانوار های این خیابان به اسم شهید باهنر می آید ، یکی به نام فرایبورگ ، یکی به نام دکتر فاطمی و یکی هم به نام فروغی!!

چرا فروغی؟ چون قبل از ایجاد این خیابان مردم از طرف خیابان فروغی آدرس میدادند!

و اما معلوم نیست اعتراض نسبت به نام شریعتی تا کی ادامه خواهد داشت و بعد از این اعتراض چه نامی را برای آن انتخاب خواهند کرد!!

نگران نباشید چون قطعاً این بار هم نام شهیدی روی این تابلو نقش خواهد بست که معلوم نیست آیا به دست خود دولت کشته شده یا به دست عراقی ها!!

کور خوندید

خطاب به هکران (یا هکر) گرامی: از اینکه به شدت از وب من تنفر پیدا کرده اید که قصد هک آن را دارید بسیار خرسندم. اما باید به عرضتان برسانم که کور خوانده اید . فکر میکنم همین بار آخری که وبم را از شما پس گرفتم ، فهمدید که نمیتوانید کاری را از پیش ببرید آن هم زمانی که بیش از30 دقیقه نتوانستید وب را در اختیار خود بگیرید!! بروید خوش باشید!! قابل توجه کسانی که از موضوع آگاهی ای ندارند. امروز دوشنبه حدود ساعت 3 بعد از ظهر این وب برای مدت 30 دقیقه به دست هکرها (هکر) افتاد . فقط 30دقیقه!

مصاحبه با پدر علیرضا داودی درباره وضعیت علیرضا در بازداشتگاه

دوشنبه ، 12 اسفند 1387 صدای آمریکا: کمیته نجات دانشجویان دربند در نامه ای خطاب به نهاد های بین المللی در زمینه حقوق بشر خبر از شکنجه علیرضا داوودی سخنگوی دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب اصفهان راداده که در بازداشتگاه امنیتی اداره اطلاعات، در اصفهان به سر می برد.شهرام داوودی پدر وی در یک گفتگوی تلفنی با پیام یزدیان این خبر شکنجه فرزندش را تعیید کرده. آخرین باری که من ایشونو دیدم، روز یکشنبه بود اونم به مدت پنج دقیقه تونستم تو حیاط زندان اونو ملاقات کنم. از نظر روحی و جسمی وضعیت مناسبی نداشت و فکر می کنم تحت فشار قرار گرفته بوده اونجا و از نظر روحی بهم ریخته بود. آقای داوودی سایت خبری دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب گزارش داده که گویا در این ملاقات که، شما هم اشاره کردید در حیاط زندان صورت گرفته آقای علیرضا داوودی ، فرزندتون با صورت کبود و در حالی که به سختی قادر به تکلم بوده سرپا نگه داشته شده و یکی از کارمندان زندان هم بین او وشما انگار ایستاده بوده، آیا این خبر رو تعیید می کنید شما؟ بله، یک سمت صورتش قرمز بود و یکی از نگهبان ها هم کنار ما ایستاده بود و حتی قادر نبود که احوالپرسی ساده هم با ما بکنه. مشکل بود براش و از نظر روحی هم داغون بود. اتهام وارد شده به ایشون چی هستش آقای داوودی؟ اتهامش ارتباط تشکیلاتی با حزب حکمتیست و اقدام علیه امنیت ملی.این اتهامیه که به همه میزنن. آیا تونستید برای ایشون وکیل بگیرید و وکالت ایشونو کسی به عهده گرفته؟ هنوز نتونستیم ، اما درتلاش هستیم که براش وکیل بگیریم. یعنی تا به حال هیچ اقدامی نکردید در این باره؟ چرا اقدام کردیم اما هنوز موفق نشدیم وکیلی بگیریم براش. آیا تماس با پسرتون به گونه ای هست که بشه هرروز ایشونو ملاقات کرد، ارتباط شما چطور هست با پسرتون؟ هرروز ما نمی تونیم، این یک بار هم به زور تونستیم ملاقاتش کنیم. با دو ، سه بار رفتن دم در دادستانی موفق شدیم ببینیم. ممانعت می کردن از دیدار ما. چند روز هست پسرتون بازداشت شده؟ الان دقیقاً دوهفتس، ۱۵ روزه اقدام بعدی قانونی چی هستش؟ مسئولین چی به شما گفتن؟ پاسخ دقیق و مشخصی به ما ندادن تاریخ دادگاه ایشون آیا مشخص شده؟ هیچ تاریخی رو مشخص نکردن هنوز برای ما منبع: آزادی - برابری

خبر فوری: بازداشت چهار تن از فعالین دانشجویی در تهران

يكشنبه ، 11 اسفند 1387
صبح روز یکشنبه در حمله ی ماموران امنیتی به منزل رفیق امین قضایی، چهار تن از فعالین دانشجویی با نام های امیرحسین محمدی فر، ساناز اللهیاری، مریم شیخ، نسیم روشنایی، بازداشت و به مکان نامشخصی منتقل شدند و تاکنون هیچ اطلاعی از وضعیت نامبردگان در دست نیست. در جریان این حمله نیروهای امنیتی قصد بازداشت امین قضایی را نیز داشته اند که در این امر ناموفق بوده اند. قابل ذکر است که در هنگام بازداشت وضعیت جسمی نسیم روشنایی به شدت وخیم بوده و بیم آن میرود که در دوره ی بازداشت این وضعیت به مشکلات حادی بیانجامد. بنا به اخبار دریافتی بخشی از بازداشت های اخیر فعالین دانشجویی در راستای گرایشات انتخاباتی بخشی از بدنه ی وزارت اطلاعات میباشد. گفتنی است که بعد از شکست طرح تبدیل دانشگاه ها به ستاد های تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری و واکنش آگاهانه ی دانشجویان نسبت به منزوی کردن شعارهایی چون "مشارکت انتقادی"، وزارت اطلاعات در اقدامی هماهنگ نسبت به ایجاد فضای خفقان و سرکوب در دانشگاه ها اقدام نموده است. بازداشت های گسترده در شیراز، اصفهان، همدان و تهران در همین راستا میباشد. بنا به اخبار رسیده وضعیت چهار دانشجوی بازداشتی دانشگاه اصفهان و یونس میرحسینی از دانشگاه شیراز و دانشجویان بازداشتی دانشگاه امیرکبیر نگران کننده میباشد . دانشجویان آزادی خواه و برابری طلب ضمن محکوم کردن طرح وزارت اطلاعات برای سرکوب رادیکالیسم در جنبش دانشجویی، افشای این عملکرد کثیف و ننگین امنیتی و اعتراض به آن را پیگیری خواهند کرد .
منبع : برابری - آزادی