یکشنبه هفته ای که گذشت فرناز کمالی از فعالین کمپین یک میلیون امضاء برای رفع تبعیض از زنان پس از چند هفته تهدید مکرر در نزدیکی چهار راه ولیعصر توسط نیروهای امنیتی ربوده شد و تا کنون خبری از محل نگهداری او در دست نیست.
فرناز از اولین اعضای کمپین یک میلیون امضا بود و طی شش سال گذشته بیشتر تلاش خود را بر محور فعالیت های آموزشی و حقوقی قرار داده بود. نگاه او به سیاست تابعی بود از درد؛ دردی که ما زنان ایرانی از بدو تولد در جامعه رسوب زده از تحجر و فقر فرهنگی با آن دست و پنجه نرم می کنیم و همیشه مجبوریم برای باورهایی که نمی دانیم از کجا برای ما ترسیم می شوند خود را محدود کنیم:
گاهی محدود به " یک کالای جنسی برای مردان شهوت پرست " ، گاهی دستاویز آخوندهای بی اطلاع از جامعه و همیشه محدود به * جنس دوم شناخته شدن * در تمام زندگی خصوصی و خانوادگی تا حس خرد شدن را درک کنیم.
فرناز همیشه تلاش می کرد اسباب این " خرد شدن " و تحقیر را بیابد و هیچ وقت نگاه به منافع زودگذر و روزمرگی نداشت ؛ چه روزهایی که در ستاد شهروند آزاد و پشت مهدی کروبی رفع تبعیض را فریاد می زد و چه در ماههای بعد از کودتا هیچ دغدغه ای برایش بالاتر از این نبود که برای " انسانی زندگی کردن " مبارزه کند. پارسال که برای شرکت در کنکور دانشگاه آزاد ثبت نام کرد و علوم سیاسی مرکز را به عنوان انتخاب اول خود زد ، به یکی از دوستانش گفته بود : سیاست هم برای تبعیض زدایی و دفاع از زن بودن لازم است ؛ اما افسوس که نمی دانست دانشگاه آزاد مرکز حیاط خلوت محفل نشینانی است که هیچ پنداری جز امتداد تقدیر برده گونه انسان ها ندارند و قرارگاه ثارالله برای این تقدیر برده گونه حاضر است هزاران دانشجوی حتی بیگانه با سیاست را نیز به مسلخ ببرد.
در ماههای گذشته و پس از اینکه یکی از فعالین سابق تشکل دانشجویی " آسا " در دانشگاه آزاد تهران مرکز بازداشت و پس از چهل روز آزاد شد ، نیروهای امنیتی قرارگاه ثارالله سپاه با زیر نظر گرفتن دوستان او، تنی چند از دانشجویان تهران مرکز را که پس از مراسم جشن تولد در مهر ۸۸ راهی شهرهای خارج از پایتخت شده بودند مورد تهدید و ارعاب قرار دادند و اولین گزینه آنها هم فرناز بود.
شاید اشتباه او این بود که قبل از وارد شدن به دانشگاه آزاد مرکز نمی دانست جزم اندیشی های مدعیان ولایت چه بر سر سمیرا نصیری آورده است ؛ سمیرایی که تنها گناهش بیگناهی بود و در سردترین روزهای زمستان ۸۸ با تهدیداتی از مسئولین امنیتی دانشکده علوم سیاسی مبنی بر تجاوز جنسی مجبور به ترک این دیار شد و در فاصله یکسال بعد از ماجرای سمیرا نصیری ، امروز فرناز کمالی در سیبل قرارگاه ثارالله قرار گرفته است.
آن طور که می شنویم در روزهای بعد از بازداشت فرناز کمالی تنی چند از دانشجویان ورودی ۸۹ دانشکده علوم سیاسی تهران مرکز هم در رابطه با ارتباط شان با فرناز کمالی مورد بازجویی اعضای بسیج این دانشکده واقع شده اند و با توجه به نوع پرونده سازی اطلاعات سپاه پاسداران در حیطه دانشگاه آزاد مرکز ، فرمانده آنها خواسته است تا همه نوع اطلاعاتی را که در بازجویی میتواند پرونده و فشار بر فرناز را افزایش دهد گردآوری کنند.
اما چه روان دژم اند این حضرات ولایت مدار که نمی توانند بفهمند آدم ربایی و پرونده سازی برای یک زن نو اندیش و کسی که دغدغه اش جز انسانیت نیست نشانه ایست بر اثبات حماقت آنها!
پی نوشت : با هم به انتظار آزادی فرناز کمالی می نشینیم و برایش آرزوی سلامتی و آرامش داریم.
گروه وسیعی از دانشجویان دانشگاه بین الملل قزوین به مناسبت ۱۶ آذر، اقدام به پخش چندین شماره از نشریات تک صفحه ای "دانشجو" ، "اعتماد ملی" و "کلمه" کرده اند. این اقدام در حالی صورت میگیرد که دانشجویان دانشگاه بین المللی قزوین در طول ۲ سال گذشته تحت شدیدترین فشارها و تهدیدات نیروهای امنیتی و انضباطی قرار داشته اند.
به گزارش دانشجو نیوز، با انتشار گسترده این نشریات در سطح دانشگاه و خوابگاههای مرکزی خواهران و برادران، از دانشجویان خواسته شده که در اعتراضات روز ۱۶ آذر حضور بهم رسانند. در حال حاضر بیش از ۱۵ تن از فعالین دانشجویی دانشگاه بین الملل قزوین، در حال گذراندن ایام محرومیت از تحصیل خود می باشند و چندین تن از دانشجویان نیز به صورت قطعی با حکم اخراج و محرومیت از شرکت در آزمونهای سراسری مواجه شده اند. این دانشجویان طبق دستور ریاست دانشگاه اجازه ورود به محوطه دانشگاه و رسیدگی به امور آموزشی خویش را ندارند.
شایان ذکر است که مسئولین دانشگاه در پی دعوت و اطلاع رسانی وسیع دانشجویان به مناسبت فرا رسیدن "روز دانشجو" در اقدامی جدید با خانوادههای برخی دانشجویان تماس گرفته و با ادبیاتی بسیار زننده و رکیک به تهدید دانشجویان و خانوادهها پرداخته اند.
گزارش ها از دانشگاه بین المللی قزوین، همچنین حکایت از حضور دهها نیروی امنیتی و لباس شخصی در فضای داخلی دانشگاه و خوابگاه دارد که با اعتراض دانشجویان همراه شده است.
گفتنی است که در روزهای آتی "بیانیه رسمی دانشجویان دانشگاه بین المللی قزوین به مناسبت ۱۶ آذر" به همراه اعلام مواضع و برنامهها منتشر خواهد شد
تنبیه بدنی یک دانشآموز در مدرسهای در در شهرستان نیكشهر استان سیستان به مرگ او انجامید.
سعید-ر دانش آموز کلاس سوم مدرسه راهنمايی به علت نياوردن کتاب درسی مورد مواخذه معلم اش قرار گرفته و معلم عصبانی با گوشه کتاب به سر او زده است.
اين دانش آموز پس از وخيم شدن حال عمومی اش به بيمارستان چابهار و پس از آن به زاهدان منتقل شد و پس از يک هفته بستری شدن در بيمارستان جان خود را از دست داد.
شنیــدم باز هم گوهر فشــاندی که روشنـــفکر را بزغاله خواندی
ولی ایشــان ز خویشـانت نبـودند در این خط جمله را بیــجا نشـاندی
سخـن گفـتــی ز عدل و داد و آنر ابه نان و آب مجــانی کشــاندی
از این نَقلت که همچون نٌقل تر بود هیاهــو شد عجب توتــــی تکانــدی
سخن هایت ز حکمت دفــتری بود چه کفتر ها از این دفتر پراندی
ولیــکن پول نفـت و سفره خلــــق ز یادت رفت و زان پس لال ماندی
سخن از آسمان و ریسمان بود دریـــغا حرفـی از جنـــگل نراندی
چو از بزغاله کردی یاد ای کاش سلامـی هم به میــمون میرساندی
احمدی نژاد در بیرجند با انتقاد از روشنفکران ایرانی و منتقدان خود گفته بود :
این ها شیطان پرستان مدرن اند ، برخی قیافه روشنفکری می گیرند ، به اندازه یک بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند.