شنیــدم باز هم گوهر فشــاندی که روشنـــفکر را بزغاله خواندی
ولی ایشــان ز خویشـانت نبـودند در این خط جمله را بیــجا نشـاندی
سخـن گفـتــی ز عدل و داد و آنر ابه نان و آب مجــانی کشــاندی
از این نَقلت که همچون نٌقل تر بود هیاهــو شد عجب توتــــی تکانــدی
سخن هایت ز حکمت دفــتری بود چه کفتر ها از این دفتر پراندی
ولیــکن پول نفـت و سفره خلــــق ز یادت رفت و زان پس لال ماندی
سخن از آسمان و ریسمان بود دریـــغا حرفـی از جنـــگل نراندی
چو از بزغاله کردی یاد ای کاش سلامـی هم به میــمون میرساندی
احمدی نژاد در بیرجند با انتقاد از روشنفکران ایرانی و منتقدان خود گفته بود :
این ها شیطان پرستان مدرن اند ، برخی قیافه روشنفکری می گیرند ، به اندازه یک بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند.
0 نظرات:
ارسال یک نظر
نه بر حسين بلكه بايد بر مذهبي گريست كه عالمانش پاره شدن عكس مردگان را وقيح تر از دريده شدن سينه زندگان مي دانند!